- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۰۴/۳۰
- بازدید: ۱۲۳۹
- شماره مطلب: ۳۱۵۶
-
چاپ
گلاب
دست را بر طناب میگیرد
بچه را از رباب میگیرد
دست و پا میزند علیاصغر
تیر دارد شتاب میگیرد
مگر این حنجر به هم خورده
چند تا قطره آب میگیرد
از سؤال نکردهاش حنجر
به سه صورت جواب میگیرد
آه از غنچۀ گلی این بار
تیر دارد گلاب میگیرد
تیر این طفل را که شش ماهست
نه که از شیر از آب میگیرد
اتفاقی عجیب افتاده
زن که از زن حجاب میگیرد
تا که اصغر سوار عرش شود
خود آقا رکاب میگیرد
-
نهایت توحید
تو آمدی زمین و زمان بیقرار شد
توحید در نهایت خود آشکار شد
با روی کار آمدن رویت، آفتاب؛
از کار سروری جهان برکنار شد
-
اقیانوس آرام
دوتا بازو به دنیا آمده، نامش اباالفضل است
دوتا ابرو که وقت رزم، پیغامش اباالفضل است
به وقت رزم قاسم از رجزهای علی اکبر
اگر وامی گرفته، ضامن وامش اباالفضل است
-
روز برادر
اگر در خاک آذربایجان، جانان اباالفضل است
دلیل جان به اسم شهر زنجان، جان ابالفضل است
ستون خیمۀ کرب و بلا در باد و در طوفان
نمیافتد یقین تا تکیهگاه آن اباالفضل است
-
سیاهتر شده ماه محرم از چشمش
نه اینکه سر بزند ماهتاب از دستش
على ست، سرزده یک آفتاب از دستش
براى ثبت نگین عقیق عباسى
على ست ساخته امشب رکاب از دستش
گلاب
دست را بر طناب میگیرد
بچه را از رباب میگیرد
دست و پا میزند علیاصغر
تیر دارد شتاب میگیرد
مگر این حنجر به هم خورده
چند تا قطره آب میگیرد
از سؤال نکردهاش حنجر
به سه صورت جواب میگیرد
آه از غنچۀ گلی این بار
تیر دارد گلاب میگیرد
تیر این طفل را که شش ماهست
نه که از شیر از آب میگیرد
اتفاقی عجیب افتاده
زن که از زن حجاب میگیرد
تا که اصغر سوار عرش شود
خود آقا رکاب میگیرد