- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۰۸/۰۲
- بازدید: ۱۰۴۸
- شماره مطلب: ۲۵۰۵
-
چاپ
کفّاره
با تو شروع میشوم ابتدای من
ای جلوهی خدایی بیانتهای من
پایان راه تو به خدا ختم میشود
از راه کربلاست مسیر خدای من
لحظه به لحظه محضر زهرا رسیده است
رنگ خدا گرفته اگر گریههای من
از روی فرشهای حسینیه عزا
تا عرش میرود اثر ردّ پای من
شکر خدا که در دههی آخرالزمان
خرج تو میشود نفس من صدای من
این گریهی برای تو کفاره من است
این راه توبهای است برای خطای من
از من نیاز میرسد و از تو ناز ـ عجب
درد سری شده سفر کربلای من
-
هر جا سخن از خاک دری هست، سری هست
تشخیص تو سخت است علی یا که رسولی؟!
پس لطف بفرما و بفرما که کدامی؟
تو مستحب الطاعه ترین واجب مایی
هر چند امامت نکنی، باز امامی
-
زهرای کربلا
«ای ماورای حد تصور، کمال تو»
بالاتر از پریدن جبریل، بال تو...غیر از حسینِ فاطمه چیزی ندیدهایم
در انعکاس آینههای زلال تونزدیک سایههای عبورت نمیشویم
نامحرمان عشق کجا و خیال تو؟ -
چقدر با سر زانو به کربلا رفتند
بدون چون و بدون چرا نمیماندند
شبیه رود، شبیه صبا، نمیماندند
چه کربلاست که عالم بههوش میآید
پس از شنیدن چاووشها نمیماندند
-
آیههای تقدیر
گاه لیلایی و گهی مجنون
گاه مجنونم و گهی لیلا
گاه خورشید و گاه آیینه
روبهروی همیم در همه جا
کفّاره
با تو شروع میشوم ابتدای من
ای جلوهی خدایی بیانتهای من
پایان راه تو به خدا ختم میشود
از راه کربلاست مسیر خدای من
لحظه به لحظه محضر زهرا رسیده است
رنگ خدا گرفته اگر گریههای من
از روی فرشهای حسینیه عزا
تا عرش میرود اثر ردّ پای من
شکر خدا که در دههی آخرالزمان
خرج تو میشود نفس من صدای من
این گریهی برای تو کفاره من است
این راه توبهای است برای خطای من
از من نیاز میرسد و از تو ناز ـ عجب
درد سری شده سفر کربلای من