- تاریخ انتشار: ۱۳۹۴/۰۴/۱۳
- بازدید: ۳۵۶۸
- شماره مطلب: ۱۸۳۱
-
چاپ
به مناسبت ضربت خوردن امام علی (ع)
دیشب حسینش همچو باران اشک میریخت
دیشب سحر را باب محنت باز گردید
سوز و گداز مرغ شب آغاز گردید
دیشب درون سفرۀ شب زنده داران
غم بود و ماتم بود و رنج و درد و حرمان
دیشب به منبر راز دل محراب میگفت
از صبح خونین گل مهتاب میگفت
دیشب در و دیوار کوفه داد میزد
فریاد از بیرحمی بیداد میزد
دیشب علی در عرش اعلی سیر میکرد
آهنگ رفتن از دیار غیر میکرد
دیشب فضا را غرق سوز و ساز میکرد
گه دیده را میبست و گاهی باز میکرد
دیشب قرارش هم عنان درد میشد
رخسارۀ با خون خزابش زرد میشد
دیشب حسن بر هم کف افسوس میزد
بر صورت خونین بابا بوس میزد
دیشب حسینش همچو باران اشک میریخت
کز اشک او از چشم گردون رشگ می ریخت
دیشب به فکر میزبانی بود کلثوم
یادآور آن میهمانی بود کلثوم
-
سرمایۀ محبت
ماییم و انس و الفت تو یا اباالجواد
در جان ماست محنت تو یا اباالجواد
با اذن فاطمه به دل ما رسیده است
سرمایۀ محبت تو یا اباالجواد
-
جگر تشنۀ او ذکر انا العطشان داشت
باز هم بر دل مظلوم، شرر افتاده
باز هم شعلۀ زهری به جگر افتاده
اینهمه زجر بر این جسم جوانش ندهید
وسط حجره جواد است، به سر افتاده
-
بوی کربلا
در سینه دوباره ابتلا میآید
غم باز به اردوی ولا میآید
دلهای شکسته کاظمینی شده است
اینجاست که بوی کربلا میآید
-
دوباره تشنه لب، اولاد سیدالشهدا
دوباره حجرۀ دربسته، باز کرب و بلا
دوباره تشنه لب، اولاد سیدالشهدا
دوباره مارگزیده، دوباره پاره جگر
خدا! چه میگذرد بر جواد ابن رضا
به مناسبت ضربت خوردن امام علی (ع)
دیشب حسینش همچو باران اشک میریخت
دیشب سحر را باب محنت باز گردید
سوز و گداز مرغ شب آغاز گردید
دیشب درون سفرۀ شب زنده داران
غم بود و ماتم بود و رنج و درد و حرمان
دیشب به منبر راز دل محراب میگفت
از صبح خونین گل مهتاب میگفت
دیشب در و دیوار کوفه داد میزد
فریاد از بیرحمی بیداد میزد
دیشب علی در عرش اعلی سیر میکرد
آهنگ رفتن از دیار غیر میکرد
دیشب فضا را غرق سوز و ساز میکرد
گه دیده را میبست و گاهی باز میکرد
دیشب قرارش هم عنان درد میشد
رخسارۀ با خون خزابش زرد میشد
دیشب حسن بر هم کف افسوس میزد
بر صورت خونین بابا بوس میزد
دیشب حسینش همچو باران اشک میریخت
کز اشک او از چشم گردون رشگ می ریخت
دیشب به فکر میزبانی بود کلثوم
یادآور آن میهمانی بود کلثوم