- تاریخ انتشار: ۱۳۹۴/۰۲/۳۰
- بازدید: ۲۶۷۹
- شماره مطلب: ۱۵۸۳
-
چاپ
به مناسبت ولادت امام حسین (ع)
آمده تا حسینُ منّی شود
نور خدا در دل شبها رسید
سپیده زد، شمس دلآرا رسید
خبر بده به فطرس ای جبرییل
دوای درد تو، مسیحا رسید
بیا خودت را برسان پیش او
بال و پرت سوخت، مداوا رسید
گدا.. گدا.. آی گدایان شهر!
رحمت واسعه به دنیا رسید
ملجاء هر شاه و گدا آمده
شاهِ شهیدِ شهدا آمده
آمده و نبی است بالا سرش
گرفته قنداقۀ او در برش
بوسه زند گاه به دستان او
گاه به پیشانی و بر حنجرش
چه هدیهای داده خدا بر نبی
خوشا به حال پدر و مادرش
آمده تا حسینُ منّی شود
تا که بخوانند چو پیغمبرش
خون خدا، جان پیمبر حسین
عشق علی، عزیز مادر حسین
او و حسن زیور اهل بهشت
دو سیّد و سرور اهل بهشت
شد پدرش آل نبی را شجر
بار و برش گوهر اهل بهشت
سَیّده ُالنّساء بود مادرش
مادر او مادر اهل بهشت
برادرش ساقی اولاد او
دو دست او ساغر اهل بهشت
بهشتیاند آلِ حسینِ علی
بهشت شد مالِ حسینِ علی
عرش خداوند نگهبان او
جان خداوند شده جان او
فاطمه جان بخواب چون میشود
روح امین سلسله جنبان او
گریه چو مینماید از تشنگی
ملائکه شوند گریان او
مشربۀ اوست لب مصطفا
ای به فدای لب و دندان او
نیست کسی تشنه به دور و برش
آب بود مهریۀ مادرش
شاه حسین است و ما نوکریم
ز نوکریِ او همه سروریم
ما همگی کبوتر بام او
پر بکشد به هر کجا، میپریم
ناز فقط مال حسین است و بس
هر چه که او ناز کند میخریم
فضیلت گریه به او این بود
ره به دعای خواهرش میبریم
حسین ای پادشه انس و جان
نوکریت عزّت و ایمانمان
تو را اِمامُ الشُّهدا خواندهاند
چشمۀ جوشان بقا خواندهاند
لَحمُکَ مِن لَحمِ بَشَر بود اگر
چرا تو را خون خدا خواندهاند
نَه خامس آل عبا، بل تو را
پنج تن آل عبا خوانده اند
تو همه شان بودی و در کربلا
حیف ترا جدا جدا خواندهاند
ای تن پاره پاره هر صبح و شام
علیکَ منّی سلامٌ سلام
-
دردهای بی شمار
هرکسی با هر عقیده، هرکسی با هر مرام
راه افتاده برای خاکبوسی امام
آمدند از شیعه و سنی و نصرانی و گبر
پا به پای اربعینیها به قصد یک سلام
-
آب همچون کربلا در خانهات نایاب شد
ای که بر جودت سلیمان نبی رو میزند
روبروی گنبد تو نوح زانو میزند
صحن و ایوان تو را جبرئیل جارو میزند
شمع عمرت در جوانی از چه سو سو میزند؟
-
به حجره روضۀ عطشان کربلا داری
تویی که جود و عطا بر امامها داری
چقدر لطف و سخاوت برای ما داری؟
جواد فاطمه، ارث از کریمِ او بردی
غریبِ خانه شدن را ز مجتبا داری
-
عرش فتاده از فرس
کاش کمی صرف خدا میشدم
از همه جز خدا، جدا میشدم
کاش که با نعرۀ «قوموا الیه»
علیه نفس خویش پا میشدم
به مناسبت ولادت امام حسین (ع)
آمده تا حسینُ منّی شود
نور خدا در دل شبها رسید
سپیده زد، شمس دلآرا رسید
خبر بده به فطرس ای جبرییل
دوای درد تو، مسیحا رسید
بیا خودت را برسان پیش او
بال و پرت سوخت، مداوا رسید
گدا.. گدا.. آی گدایان شهر!
رحمت واسعه به دنیا رسید
ملجاء هر شاه و گدا آمده
شاهِ شهیدِ شهدا آمده
آمده و نبی است بالا سرش
گرفته قنداقۀ او در برش
بوسه زند گاه به دستان او
گاه به پیشانی و بر حنجرش
چه هدیهای داده خدا بر نبی
خوشا به حال پدر و مادرش
آمده تا حسینُ منّی شود
تا که بخوانند چو پیغمبرش
خون خدا، جان پیمبر حسین
عشق علی، عزیز مادر حسین
او و حسن زیور اهل بهشت
دو سیّد و سرور اهل بهشت
شد پدرش آل نبی را شجر
بار و برش گوهر اهل بهشت
سَیّده ُالنّساء بود مادرش
مادر او مادر اهل بهشت
برادرش ساقی اولاد او
دو دست او ساغر اهل بهشت
بهشتیاند آلِ حسینِ علی
بهشت شد مالِ حسینِ علی
عرش خداوند نگهبان او
جان خداوند شده جان او
فاطمه جان بخواب چون میشود
روح امین سلسله جنبان او
گریه چو مینماید از تشنگی
ملائکه شوند گریان او
مشربۀ اوست لب مصطفا
ای به فدای لب و دندان او
نیست کسی تشنه به دور و برش
آب بود مهریۀ مادرش
شاه حسین است و ما نوکریم
ز نوکریِ او همه سروریم
ما همگی کبوتر بام او
پر بکشد به هر کجا، میپریم
ناز فقط مال حسین است و بس
هر چه که او ناز کند میخریم
فضیلت گریه به او این بود
ره به دعای خواهرش میبریم
حسین ای پادشه انس و جان
نوکریت عزّت و ایمانمان
تو را اِمامُ الشُّهدا خواندهاند
چشمۀ جوشان بقا خواندهاند
لَحمُکَ مِن لَحمِ بَشَر بود اگر
چرا تو را خون خدا خواندهاند
نَه خامس آل عبا، بل تو را
پنج تن آل عبا خوانده اند
تو همه شان بودی و در کربلا
حیف ترا جدا جدا خواندهاند
ای تن پاره پاره هر صبح و شام
علیکَ منّی سلامٌ سلام