|
|
حبلالله
اینکه میگویند کربلا همه چیزش عجیب است بیراه نمیگویند. اصلاً واژگان اینجا هم با تمام لغات دنیا فرق میکند. برای فهم کلمات کربلا باید سر کلاس حسین ـعلیهالسلامـ نشسته باشی و سرمشق زینب ـعلیهاالسلامـ را تمرین کرده باشی؛ درس ابالفضل ـعلیهالسلامـ را که یاد گرفتی و در محضر رقیه ـعلیهاالسلامـ که شاگردی کردی؛ آن موقع میفهمی که کلمات اینجا برای همه یک معنا ندارد. عطش برای اباعبدالله ـعلیهالسلامـ یعنی تشنگی طاقتفرسا و برای علیاکبر یعنی سوختن تا انتهای جان اما برای علیاصغر ماجرا فرق میکند؛ اینجا عطش میشود هم تشنگی و هم گرسنگی، هم سوختن جگر و هم پرپر زدن روی دستان پدر.
اینجا منالاذنالیالاذن برای کودک ششماهه نیاز به تعریف دارد و تو اینها را میشنوی و حسین ـعلیهالسلامـ ثانیه ثانیهی این لحظات را زندگی کرده است و لحظهلحظهی این صحنهها را دیده است.
اینجا باید از حرمله پرسید مقیاس و خط کشش برای سر طفل ششماهه چیست؟
باید از عمربنسعد پرسید سفیدی زیر گلو برایش چه معنی دارد؟
عِلم کربلا را که بفهمی تازه درمییابی جاذبهی زمین به علیاصغر است و اینجاست که خون علی تا آخرین قطره توتیای چشم ملائک میشود.
در مدرسهی حسین ـعلیهالسلامـ و طبق آموزش سجاد ـعلیهالسلامـ شاگرد اول شدن سن و سال نمیشناسد.
تیری که عباس ـعلیهالسلامـ را از حسین ـعلیهالسلامـ میگیرد و قلب حسین ـعلیهالسلامـ را پارهپاره میکند
اینک سهم گلوی کوچک و نازک علیاصغر میشود.
این انصاف است؟
اینان خوب میدانند اگر امروز و همینجا کار علی را تمام نکنند؛ فردا و جای دیگر میشود کسی شبیه عباس ـعلیهالسلامـ یا کسی شبیه علیاکبر. همانگونه که میدانستند اگر کار محسن را تمام نکنند میشود کسی شبیه حسن ـعلیهالسلامـ یا یاری از یاران حسین ـعلیهالسلامـ.
در کربلا معنای علیاصغر مساوی میشود با اوج تنهایی و مظلومیت و امروز علیاصغر مساوی است با اوج مردانگی و عزت.
دست و پایی که در کربلا برای قطرهای آب به هم ساییده میشد اینجا دریا دریا گره باز میکند. بیحالیاش در کربلا را نبین خودش احسن الحالت میکند اگر به قنداقهاش چنگ بزنی. مگر خدا نفرموده است واعتصموابحبلاللهجمیعاولاتفرقوا؟ و چیست حبلالله جز بند قنداقهی علیاصغر؟
امان از این صدای گریه کودکی بزرگ
نویسنده:خادم افتخاری سایت کرب و بلا
به قسمت مقالات سایت تخصصی امام حسین علیه السلام مراجعه فرمایید.
و گالری تصاویر را هم از دست ندهید.
|
|
|
|
|
|