به گزارش خبرنگار پایگاه تخصصی امام حسین علیهالسلام کربوبلا، آیت الله میرباقری در بررسی ابعاد مختلفی از قیام سیدالشهدا (ع) در سال 61 هجری قمری گفت: بعد از نبی اکرم (ص) در امت اسلامی ظلمتی ایجاد شد که همه عالم را در حیرت برد، این فتنه، شیطنتی حساب شده و پیچیده بود. خلافت تبدیل به امپراطوری شد و آنچه در این امپراطوری نبود، خدا بود.
فتنه سقیفه، بزرگترین شیطنت و بتپرستی تاریخ است. اما آن کسی که باید مقابل این بت بایستد، وسط این شعله برود و شعله را خاموش کند، سیدالشهدا علیهالسلام است. آن کسی که این ظلمات را از تاریخ محو میکند و امواج فتنه را میشکند سیدالشهدا (ع) است. اگر این فتنه عظیم از جامعه مؤمنین برداشته شده است، فقط به برکت سیدالشهدا علیهالسلام است. آن حضرت برای هدایت جهان و بشریت این مصیبت و این بلای عظیم را به جان خرید.
آیت الله میرباقری در تفسیر این فراز از زیارت عاشورا که میفرماید «أنْ یُعْطِیَنِی بِمُصابِی بِکُمْ أفْضَلَ ما یُعْطِی مصاباً بِمُصِیبَتِهِ»، اظهار میکند: آن روی سکه بلا، ثواب و رحمت است. بلای عقوبت و عذاب برای کافر است اما مؤمن اگر مبتلا میشود کفاره گناهانش یا ترفیع درجه برای اوست. امکاناتی که به مؤمن میدهند برای این است که با این امکانات به طرف خدا برود نه اینکه مال، فرزند، جان، آبرو، حجاب و بت او شوند؛ یعنی بنا بود با این آبرو به خدا برسد و اگر اینها حجاب انسان شدند خدای متعال با گرفتن این تعلقات و با بلا، انسان را سالک میکند. صابرین آنهایی هستند که در گرفته شدن نعمت، به خدا نزدیک میشوند و میگویند: «إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّـا إِلَیهِ رَاجِعونَ» یعنی با تعلق به حضرت حق و با این محبت برتر و عشق برتر، از محبتهای کوچکتر عبور میکنند. معنای «مصیبت» هم این است که چیزی که برنامه ریزی و هدف گیری شده، به هدف هم خورده است که بسیاری از آنها به خاطر اعمال خودمان است؛ «مَا أَصَابَکُم مِّن مُّصِیبَهٍ فَبِمَا کَسَبَتْ أَیدِیکُمْ وَیعْفُو عَن کَثِیرٍ» (شوری/30)
باطن عاشورا، رحمت اکمل و اعظم است و جذباتی است که انسان را سالک و مقرب میکند. آنقدر این ابتلا، عظیم است که نه فقط ما، بلکه ملائکه مقربین و انبیاء مرسلین هم در این وادی، سالکند و مراتبی از قربشان با بلای سیدالشهدا (ع) حاصل میشود.
وی ادامه میدهد: ولی بلای معصوم (ع) این طور نیست. در آنجا فقط ترفیع درجه است و نیز این که میخواهند بار ما را بکشند. یعنی ما اگر بخواهیم به خدای متعال برسیم با این گناهان و با این تعلقات به شیطان و نفس و دنیا میسر نمیشود. سیدالشهدا (ع) این بار بلا را برداشتند که ما را در بلای خودشان بیاورند تا با بلای خودشان، ما هم سالک شویم و الا خودمان، سالک نمیشدیم. باطن عاشورا، رحمت اکمل و اعظم است و جذباتی است که انسان را سالک و مقرب میکند. آنقدر این ابتلا، عظیم است که نه فقط ما، بلکه ملائکه مقربین و انبیاء مرسلین هم در این وادی، سالکند و مراتبی از قربشان با بلای سیدالشهدا (ع) حاصل میشود؛ لذاست که خدای متعال به جبرئیل دستور میدهد روضه سیدالشهدا (ع) را در مواقع سخت برای حضرت نوح (ع) یا برای حضرت زکریا (ع) یا حضرت آدم (ع) و... بخوانند و آنها استقامت خود را با تعلق به سیدالشهدا (ع) پیدا کنند. یک روی بلای سیدالشهدا (ع) بلای عظیم است و روی دیگر، ضیافت خاص خدای متعال و رحمت و محبتی است که از عاشورا ظهور و تجلی پیدا کرده و همه عارفان و اولیاء خدا و انبیاء، در منزلی از منازل سلوک خود به اینجا میرسند و باید از این وادی عبور کنند تا مقرب شوند.
آیت الله میرباقری معتقد است: اگر کسی وارد عاشورا شد و پا به وادی بلای سیدالشهدا (ع) گذاشت در ظرف خود، میتواند با بلای سیدالشهدا (ع) به مقام تحمل اعظم ابتلائات برسد. آنقدر این بلا، عظمت و جلالت دارد که همه مقامات با آن حاصل میشود؛ «لَقَدْ عَظُمَتِ الرَّزِیهُ وَ جَلَّتْ» این است که ما درخواست میکنیم: «أنْ یُعْطِیَنِی بِمُصابِی بِکُمْ أفْضَلَ ما یُعْطِی مصاباً» یعنی ما هم میتوانیم جزو کسانی بشویم که وارد عاشورا شدند و به ثواب اعظم ابتلائات برسیم و به بالاترین آن محبتهایی که خدای متعال به اهل ابتلاء میکند دست پیدا کنیم.
این حرکت سیدالشهدا است که الی الابد فراعنه تاریخ را به زیر میکشد و در نهایت به ظهور آخرین امام از سلاله امام حسین میانجامد. امام حسین مظاهر فرعونهای این دنیا را در طول تاریخ نابود میکند و این نابودی تنها با تمسک به راه و روش آن حضرت ممکن است. تنها وجود سیدالشهداست که میتواند زمین را از وجود فراعنه تاریخ پاک کند و آن را به دست ظهور آخرین منجی برساند.
اگر فجر به ظهور امام زمان تفسیر بشود، یکی از همان امکاناتی است که خدای متعال در مقابل شهادت به سیدالشهدا داده است فجر عالم که ظهور است، مزد سیدالشهدا است. کار سیدالشهدا به فجر عالم منتهی میشود و عالم را به ظهور میرساند و بساط این تفرعن جمع میشود.
آیت الله میرباقری در این باره میگوید: خدای متعال سیدالشهدا را به نبی اکرم عطا کردند و داستان ایشان و نبی اکرم، داستان اسماعیل ذبیح الله و حضرت ابراهیم خلیل است. ایشان به میدان آمد برای اینکه این مدار را برگرداند. خدای متعال به پیغمبرش میفرماید که شما نگران نباشید. این مسیر در امت شما همان مسیر فراعنه قبلی است؛ پس نتیجه هم همان نتایج است؛ یعنی در دنیا «فَصَبَّ عَلَیهِمْ رَبُّکَ سَوْطَ عَذابٍ» است و در آخرت هم «وَ جیءَ یوْمَئِذٍ بِجَهَنَّمَ» است. پیغمبر ما! عالم فقط همین امکانات ظاهری نیست.
یک امکاناتی خدای متعال به شما داده و شما آن امکاناتی را ببینید که در خدمت شما است. این امکانات، در خدمت قیام سیدالشهدا (ع) است که یک نمونه آن در قرآن چنین بیان شده است «وَ الْفَجْرِ وَ لَیالٍ عَشْرٍ وَ الشَّفْعِ وَ الْوَتْرِ»؛ اگر فجر به ظهور امام زمان تفسیر بشود، یکی از همان امکاناتی است که خدای متعال در مقابل شهادت به سیدالشهدا داده است، ائمهای که از نسل ایشان هستند کار عالم را میسازند و آخرین شان وجود مقدس امام زمان (ع) است. فجر عالم که ظهور است، مزد سیدالشهدا است. کار سیدالشهدا به فجر عالم منتهی میشود و عالم را به ظهور میرساند و بساط این تفرعن جمع میشود، خدای متعال میفرماید: ما با تازیانه عذاب، این فراعنه را میزنیم؛ اما غیر از این، یک فتح و پیروزی دیگری نصیب سیدالشهدا و اصحاب و شیعیان ایشان میشود که در این آیات بیان میشود «یا أَیتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّهُ * ارْجِعی إِلی رَبِّکِ راضِیهً مَرْضِیهً* فَادْخُلی فی عِبادی* وَ ادْخُلی جَنَّتی» (فجر/27-30).
وی ادامه میدهد: در این نگاه و در این تصویر و در این فضایی که قرآن مجسَّم میکند؛ سیدالشهدا صد در صد پیروزند. سیدالشهدا به میدان آمدند؛ این بساط فرعونیت و فساد و استکباری که در طول تاریخ بوده و در امت حضرت هم دوباره این بساط میخواهد شکل بگیرد را نابود کند. فرعونیتِ این امت، از تفرعنِ امم دیگر، خیلی سنگین تر است. یهود این امت، از یهود امت حضرت موسی (ع) خیلی بدترند. تفرعن همان فرهنگ اصالت دنیا است و اینکه معیار شرافت و حقارت، امکانات مادی است؛ و آنها میخواهند با این فرهنگ عالم را اداره کنند و حاکم و محکوم و ارباب و رعیت و سلطان و رعیت درست بکنند؛ البته با هر فرهنگی و هر ادبیاتی هم باشد ولی اساس، همین اساس است که میخواهند این فرهنگِ اصل بودن دنیا و دنیاپرستی و برگرداندن همه شرافتها به دنیا را بسط بدهند.
از آن طرف حضرت هم میخواهند بگویند که شرافت، در بندگی خدا است و معیار، این است که انسان در این فضا، بندگی بکند و اصلا خدای متعال این بساط را برای بندگی درست کرده است و همه باید به خدای متعال برسند؛ عدهای با شفاعت و دستگیری و فداکاری و عدهای هم به گونه دیگر. این داستان هدایت انسان به سوی خدا است. آن کسی که میخواهد مدار عالم را به مدار هدایت و به مدار نبوت نبی اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) برگرداند، سیدالشهدا است. در صدر و ذیل سوره فجر خدای متعال پیروزی سیدالشهدا را توضیح میدهد؛ بعد هم داستان تفرعن تاریخی و ریشه این فرعونیت و تدبیری که خدای متعال برای از بین بردن این جریان تفرعن و فرعونیت بیان میشود که در دنیا «إِنَّ رَبَّکَ لَبِالْمِرْصادِ» و در آخرت «وَ جیءَ یوْمَئِذٍ بِجَهَنَّمَ» است. در این نگاه جامع سیدالشهدا مطلقا پیروز است.
آیت الله میرباقری اظهار میکند: این قضیه در سوره «کهف» از یک زاویه دیگری بحث کرده و میفرماید «إِنَّا جَعَلْنا ما عَلَی الْأَرْضِ زینَهً لَها لِنَبْلُوَهُمْ أَیهُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً وَ إِنَّا لَجاعِلُونَ ما عَلَیها صَعیداً جُرُزاً» (کهف/7-8)؛ چنانچه شبیه این آیات در سوره فجر هم آمده است «کَلاَّ إِذا دُکَّتِ الْأَرْضُ دَکًّا دَکًّا» (فجر/21) یعنی این بساط، برای رشد انسان است تا به «أَحْسَنُ عَمَلاً» برسند و یک روز هم برچیده میشود؛ اما یک عدهای فرعونیت میکنند، نمیگذارند در مسیر صحیح پیش برود. خدای متعال داستان در خصوص اصحاب کهف میفرماید «فِتْیهٌ آمَنُوا بِرَبِّهِمْ» (کهف/13) یک جوانمردانی هستند که به پروردگارشان ایمان دارند و نمیخواهند این مسیر بت پرستی و شیطنت و فرهنگ بت پرستی، بر جهان حاکم باشد. به همین خاطر در چند مرحله باید عمل بکنند: یکی إعراض است و یکی هم پناه بردن به کهف است. خدای متعال خطاب به پیامبر میفرماید: ما برای امت شما هم همین مسیر را قرار دادیم.
سیدالشهدا (ع) و عاشورای حضرت، آن پناهگاه و جریان و کهفی است که همه موحدین عالم وقتی نمیخواهند تسلیم دستگاه شیطنت و دنیاپرستی و فرعونها بشوند، باید به آن پناه ببرند و این پناهگاه است که حتما آنها را به مقصد میرساند.
وی ادامه میدهد: در این میان یک مسیر تفرعنی حاکم میشود و کار دست به دست میشود، به دست بنی امیه و بنی عباس و دیگران و امپراطوری عثمانی میافتد و بعد هم همین جریانی که شما مسلط بر جهان است؛ اما در مقابل این جریان مسلط، جوانمردانی هستند که برمیخیزند؛ اما اینها نیاز به یک پناهگاهی دارند؛ سیدالشهدا (ع) و عاشورای حضرت، آن پناهگاه و جریان و کهفی است که همه موحدین عالم وقتی نمیخواهند تسلیم دستگاه شیطنت و دنیاپرستی و فرعونها بشوند، باید به آن پناه ببرند و این پناهگاه است که حتما آنها را به مقصد میرساند.
اصحاب کهف وقتی وارد کهف شدند، سیصد سال در آرامش بودند؛ اما داستان سیدالشهدا، داستان دیگری است و خیلی عجیب تر از آن است. کهفی است که آنهایی را که به آن کهف پناه ببرند، تا عصر ظهور و رجعت میبرد. داستان سیدالشهدا، داستان کهف امت است و در مقابل جریان بت پرستی، در مقابل جریانی که یک فرهنگ مادی را میخواهد بر جهان حاکم کند؛ حضرت، پناهگاه آنهایی هستند که نمیخواهند زیر چتر شیطان باشند. حضرت، آنها را در پناه خودش حفظ میکند تا به عصر ظهور برساند.
نتیجه ورود به این پناهگاه هم به تعبیر قرآن، رسیدن به رحمت و رشد و رِفق و معیشت عِمران است. همه اینها در پناه بردن به این کهف است؛ البته دو دوران دارد: یک دوران به حسب ظاهر، دورانِ «هُدنه» یعنی دوران تقیه و دوران غلبه دولت باطل است. یک دوران هم دارد که این کهف، عالَم را به عصر ظهور میرساند. سیدالشهدا، عالم را تا عصر ظهور و رجعت و قیامت که ایام الله هستند و دوران غلبه است، سیر میدهد. از یک منظر بالاتر اگر نگاه بکنید، داستان سیدالشهدا داستان پناهگاه شدن برای همه موحدین عالم از اول تا آخر است، برای اینکه بتوانند از این عالم سالم عبور بکنند.
وی میگوید: بساط شیطنت، بت پرستی، شرک یک بساط بسیار سنگینی است که همه را به همین دنیا دعوت میکند و نظام درست میکند و فرهنگی را تثبیت میکند و سعی میکند همه زوایای زندگی بشر را بپوشاند و مدل زندگی شان، شیوه حیات شان، درک شان از زندگی را تغییر بدهد. در مقابل خدای متعال یک پناهگاه تاریخی قرار داده که وجود مقدس سیدالشهدا و فرهنگ عاشورا است. از درون فرهنگ عاشورا، هم إعراض و رویگردانی از دستگاه باطل، هم مقاومت و درگیری و هم عصر ظهور و سازندگی و ایجاد یک جامعه دینی و حیات طیبه بیرون میآید. همه اینها، ثمره کار سیدالشهدا (ع) است.
یکی از رسالتهای «کربوبلا» اطلاعرسانی در حوزه امام حسین علیهالسلام است که در راستای این رسالت، رویدادهای خبری را پوشش میدهد و مصاحبه با افراد صاحب نظر را به صورت غیرجانبدارانه در جهت تبیین دیدگاههای مختلف منتشر میکند. در نتیجه نظر افراد مصاحبه شونده لزوما همان دیدگاه «کربوبلا» نخواهد بود.