دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
دست شماست روزی کرب و بلای من

من بی دل آمدم که تو دلدار من شوی

غمدیده آمدم که تو غمخوار من شوی

 

شادم که در حریم تو افتاده بار من

آیا شود ز لطف، خریدار من شوی؟

 

عطر غزل

پریشان واژه‌هایم را ز گیسوی شما دارم

تمام شعر‌هایم را من از سوی شما دارم

 

ولا حول، بر آن چشم و بر آن ابرو که من وزن

رباعی را فقط از این ترازوی شما دارم

 

ماه ذیقعده ماه پرور شد

شب وصل است و باد می‌آید

دل غزلخوان و شاد می‌آید

 

صوت نقّارۀ شما باز از

سمت باب الجواد می‌آید

 

دل از تو کرب و بلای حسین می‌خواهد

برای آمدنت نجمه بیقرارت بود

هزار سرّ مگو دید و رازدارت بود

 

مدینه شاهد شب زنده داری موسی

تمام بارقه‌ها نیز در مدارت بود

 

در گوهرشاد دلم رفت به بین الحرمین

تشنه بودیم که باران نجف را دیدیم

اشک بودیم که دامان نجف را دیدیم

 

در نجف منقبت شاه خراسان گفتیم

مشهدت آمده، سلطان نجف را دیدیم

 

بزن نقارۀ دل را

کسی می‌آید از بالا، کسی می‌آید از برتر

کسی می‌آید از فردوس و از عرش کرم پرور

 

کسی می‌آید از لوح و قلم، از کرسی و منبر

کسی که جنسش از جنس سبو و ساقی و ساغر

 

گل فاطمی

ابتدای حرم، امام رضا

انتهای حرم، امام رضا

 

بین صحن و رواق و توی حیاط

همه جای حرم، امام رضا

 

برات کربلا

نگاهم کن! دلم یک خلوت جانانه می‌خواهد

کبوتروار آمد روی گنبد!‌ دانه می‌خواهد

 

عطش دارم! تو در جریانی و دیری است می‌دانی

دلم یک جرعه از دریای سقاخانه می‌خواهد

 

می‌رسد رزق کربلا از تو

درد و درمان ما امام رضاست

راحت جان ما امام رضاست

 

ما غلامان حضرتش هستیم

شاه و سلطان ما امام رضاست

 

اذن طواف مرقد شش‌گوشه دست توست

از عالمی بریدم و اینجا رسیده‌ام

یک عمر بال و پر زدم، اما رسیده‌ام

 

این قطعه با تمام زمین فرق می‌کند

انگار من به عرش معلّی رسیده‌ام

 

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×