دسترسی سریع به موضوعات اشعار
چشم امید عالم و آدم به دست توست
بی شک تو صبح روشن شبهای تیرهای
خورشیدی و به ظلمت این شام، چیرهای
تسخیر کرده جذبۀ چشم تو ماه را
بیخود که نیست تو قمر این عشیرهای
قمر
در نگاهت قمر، قمر داری
جلوۀ عشق شعلهور داری
بین جنگاوران قوم عرب
از همه بیشتر جگر داری
اعجاز
که گفته است معجزه
تنها کارِ پیامبران است
عاشق الحسین (ع)
دست خودم نبود اگرعاشقت شدم
باورنمیکنم! نه؛ مگر عاشقت شدم!؟
سینی به دست رد شدم از نونهالیام
در هیئت محل به نظر عاشقت شدم
راز رشید
تو آن راز رشیدی
که روزی فرات
بر لبت آورد
و کنار درک تو
کوه از کمر شکست
موج نی
دشت، تشنه، خیمه، تشنه، قمقمه، تشنه
از عرقریز خجالت، علقمه، تشنه
آن طرف خار و خسی تا خرخره سیراب
این طرف گلهای باغ فاطمه (س)، تشنه