- تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۷/۲۳
- بازدید: ۵۳۵۴
- شماره مطلب: ۹۲۸۱
-
چاپ
جا مانده
دردهایم اکثرش روزی به درمان میرسد
یوسف گم گشته هم روزی به کنعان میرسد
اربعین که بسته شد راه حرم بر روی من
ای خدا پس کی قرار زیر ایوان میرسد؟
«ان مع العسر یسرا» پایبندم کرده است
ورنه دارد از فراق تو به لب جان میرسد
گفته بودم یک شب جمعه کنارت میرسم
بی سر و سامانی من هم به سامان میرسد
خواب دیدم، خواب دیدن هم برایم کافی است
دستهایم به ضریح شاه عطشان میرسد
هر که میآید حرم، اول فقیری بیش نیست
بعد از آن فقر و تهی دستی، به عرفان میرسد
شک ندارم، تا جوان هستم به دادم میرسی
این فراق بین ما هم رو به پایان میرسد
-
هوای زیارت
چه زیباست اشک سحر داشتن
خدا را فقط در نظر داشتن
به سمت حرم بال و پر داشتن
هوای زیارت به سر داشتن
-
غیرت زهرایی
دارم به لب همچون رطب، نام تو را ای مهجبین
بسکه ادب میر عرب، داری تو از امالبنین
امشب رسیدم محضرت، شاید تو را پیدا کنم
شاید کمی اذنم دهی، با تو کمی نجوا کنم
-
داغ اسارت
پا به پای پدر سفر کردم
در میان خرابه سر کردم
پدرم بینِ ریسمان بود و
با رقیه پدر پدر کردم
جا مانده
دردهایم اکثرش روزی به درمان میرسد
یوسف گم گشته هم روزی به کنعان میرسد
اربعین که بسته شد راه حرم بر روی من
ای خدا پس کی قرار زیر ایوان میرسد؟
«ان مع العسر یسرا» پایبندم کرده است
ورنه دارد از فراق تو به لب جان میرسد
گفته بودم یک شب جمعه کنارت میرسم
بی سر و سامانی من هم به سامان میرسد
خواب دیدم، خواب دیدن هم برایم کافی است
دستهایم به ضریح شاه عطشان میرسد
هر که میآید حرم، اول فقیری بیش نیست
بعد از آن فقر و تهی دستی، به عرفان میرسد
شک ندارم، تا جوان هستم به دادم میرسی
این فراق بین ما هم رو به پایان میرسد