- تاریخ انتشار: ۱۳۹۶/۰۹/۰۱
- بازدید: ۲۳۳۰
- شماره مطلب: ۹۲۳۴
-
چاپ
زهرای محترم
امشب به جز معصومه نامی در سرم نیست
یعنی برای عشق و مستی هیچ کم نیست
من شعر میگویم برایش، این فضیلت
حتی میان شعرهای محتشم نیست
رفتم به قم، گفتند مظلوم است، آری
بانوی مظلومی است، اما بی حرم نیست
گل جای هیزم بر درش بردند، یعنی
معصومه زهرایی است که نامحترم نیست
گل ریختن، اکرام فرزندان زهرا
این افتخاراتی است که جز در عجم نیست
خاک قدومش چون که مشهد ساخت در قم
پس هیچکس اندازۀ او خوش قدم نیست
-
میان روضههایت چشم گریان دوست داری
شنیدم سینهزنها را پریشان دوست داری
میان روضههایت چشم گریان دوست داری
همین اشک و همین دستی که میکوبم به سینه
همین یعنی تو نوکر را کماکان دوست داری
-
این اشکها آبی است بر دوزخ
یادت میآید زیر پرچم گریه کردیم؟
هرجا حسین گفتند، در دم گریه کردیم
تا کربلا رفتیم و با هم روضه خواندیم
تا کربلا رفتیم و با هم گریه کردیم
-
زیره به کرمان
شدم کبوتر صحن تو، پر در آوردم
نبین پیاده شدم زائرت، سرآوردم
پیاده آمدنم عشق نیست، من تنها
ادای جمعی از عشاق را درآوردم
زهرای محترم
امشب به جز معصومه نامی در سرم نیست
یعنی برای عشق و مستی هیچ کم نیست
من شعر میگویم برایش، این فضیلت
حتی میان شعرهای محتشم نیست
رفتم به قم، گفتند مظلوم است، آری
بانوی مظلومی است، اما بی حرم نیست
گل جای هیزم بر درش بردند، یعنی
معصومه زهرایی است که نامحترم نیست
گل ریختن، اکرام فرزندان زهرا
این افتخاراتی است که جز در عجم نیست
خاک قدومش چون که مشهد ساخت در قم
پس هیچکس اندازۀ او خوش قدم نیست