- تاریخ انتشار: ۱۳۹۶/۰۹/۰۱
- بازدید: ۱۷۹۴
- شماره مطلب: ۹۲۳۱
-
چاپ
دل شرمنده
طبیب را تو بیاری، حبیب را تو بخوانی
دلم غریب؛ خوشا این غریب را تو بخوانی
دعای این دل شرمنده مستجاب نگردد
مگر که آیۀ «أمّن یُجیب» را تو بخوانی
عجیب قصۀ اصحاب کهف نیست، میآیی
که قصههای شگفت و عجیب را تو بخوانی
خوشا مُکبّر قد قامت الصلات تو باشم
نماز این غزل ناشکیب را تو بخوانی
حسین «نصرُ من الله» را نوشت به خونش
به شرط اینکه «وَ فتحٌ قریب» را تو بخوانی
-
مغرورتر از قلۀ در ابر خفته
صحرا به صحرا باد و توفان موج میزد
آنجا بیابان در بیابان موج میزد
با پشتههای ماسۀ در شن نهفته
مغرورتر از قلۀ در ابر خفته
-
این کشتۀ فتاده به هامون حسین کیست؟
عشق علی، نماز علی، کوثر علی
آمد نشست امّ ابیها برِ علی
کُفواً أحد بخوان و بگو همسر علی
«پهلوی توست گوهر انگشتر علی
یار همه علی و تویی یاور علی»
-
هفتاد و دو تا یارت اگر بود چه میشد؟
بر گردۀ خود مثل علی نان و رطب داشت
صادق همه صبح است، چه در خلوت شب داشت؟
شب تیره و تار و ظلمات است، پر از ظلم
صد سال پر از ظلمت جهلی که عرب داشت
دل شرمنده
طبیب را تو بیاری، حبیب را تو بخوانی
دلم غریب؛ خوشا این غریب را تو بخوانی
دعای این دل شرمنده مستجاب نگردد
مگر که آیۀ «أمّن یُجیب» را تو بخوانی
عجیب قصۀ اصحاب کهف نیست، میآیی
که قصههای شگفت و عجیب را تو بخوانی
خوشا مُکبّر قد قامت الصلات تو باشم
نماز این غزل ناشکیب را تو بخوانی
حسین «نصرُ من الله» را نوشت به خونش
به شرط اینکه «وَ فتحٌ قریب» را تو بخوانی