مشخصات شعر

صدای هلهله و تشنگی و کاسۀ آب

میان حجره غریبانه دست و پا می‌زد

همان که روضه‌اش آتش به جان ما می‌زد

 

میان اشهد خود گاه یا رضا می‌گفت

و گاه مادر مظلومه را صدا می‌زد

 

تمام حاجت او انتقام سیلی بود

از آنکه مادرشان را به کوچه‌ها می‌زد

 

صدای نالۀ او: آه سوختم، جگرم

شراره‌ها به دل حضرت رضا می‌زد

 

صدای هلهله و تشنگی و کاسۀ آب

گریز روضۀ او را به کربلا می‌زد

 

دلش گرفت برای کسی که در گودال

عدو به پیکر او نیزه بی هوا می‌زد

 

همین که چشم به هم می‌گذاشت او، می‌‌دید

که روی نیزه سر شیرخواره را می‌زد

 

همان کسی که سر شاه را جدا کرده

سه ساله را طرفی برده و جدا می‌زد

 

برای اینکه نبیند دوباره اینها را

میان حجره غریبانه دست و پا می‌زد

 

صدای هلهله و تشنگی و کاسۀ آب

میان حجره غریبانه دست و پا می‌زد

همان که روضه‌اش آتش به جان ما می‌زد

 

میان اشهد خود گاه یا رضا می‌گفت

و گاه مادر مظلومه را صدا می‌زد

 

تمام حاجت او انتقام سیلی بود

از آنکه مادرشان را به کوچه‌ها می‌زد

 

صدای نالۀ او: آه سوختم، جگرم

شراره‌ها به دل حضرت رضا می‌زد

 

صدای هلهله و تشنگی و کاسۀ آب

گریز روضۀ او را به کربلا می‌زد

 

دلش گرفت برای کسی که در گودال

عدو به پیکر او نیزه بی هوا می‌زد

 

همین که چشم به هم می‌گذاشت او، می‌‌دید

که روی نیزه سر شیرخواره را می‌زد

 

همان کسی که سر شاه را جدا کرده

سه ساله را طرفی برده و جدا می‌زد

 

برای اینکه نبیند دوباره اینها را

میان حجره غریبانه دست و پا می‌زد

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×