- تاریخ انتشار: ۱۳۹۶/۰۷/۰۱
- بازدید: ۲۰۵۹
- شماره مطلب: ۸۷۰۲
-
چاپ
از محتشم بپرس
آمد محرم و خبرم را ز غم بپرس
از قلب من ز حال و هوای حرم بپرس
از منبر و حسینیه و شال و پرچم و
از بیرق و کتیبه و طبل و علم بپرس
ماه عزا رسید، ز سرهای قدسیان
در بارگاه قدس به زانوی غم بپرس
سنگینی مصیبت او را ز نوحه و
از واحد و زمینه و از شور و دم بپرس
اشعار هم به آمدنش گریه میکنند
باور نمیکنی، برو از محتشم بپرس
از دستهای بستۀ علیا مخدرات
از حنجر بریده و از قدِ خم بپرس
بوسیده است دست علمدار را به خاک
حال حسین را ز دو دست قلم بپرس
طوری که روی نیزه علمدار نشنود
از هتک حرمت حرم محترم بپرس
پرسیدی از مصیبت لالایی رباب
از رفتن سه ساله به ویرانه هم بپرس
-
حق نمک
چه ظلم بود که در حق تو روا کردند؟
ببین که حق نمک را چطور ادا کردند
به دست همسر تو زهر را به تو دادند
چنان امام حسن، بر تو هم جفا کردند
-
شاه وفا
عمری گدای صاحب این خانه ماندیم
خود را درون مجلس روضه رساندیم
پا را میان این مجالس باز کردیم
دل را به پای روضه و منبر نشاندیم
-
تو کشتۀ مصائب کرببلا شدی
نقل چهار سالگیات، نقل کربلاست
این جمله خود به خود به خدا ختم روضههاست
ای که امام پنجم مظلوم شیعهای
ذکر توسل به تو، مشکل گشای ماست
-
روضۀ دمادم
با روضۀ دمادم تو گریه میکنم
ای با مرام! با دم تو گریه میکنم
هر بار من به ماتم تو گریه کردهام
این بار هم به ماتم تو گریه میکنم
از محتشم بپرس
آمد محرم و خبرم را ز غم بپرس
از قلب من ز حال و هوای حرم بپرس
از منبر و حسینیه و شال و پرچم و
از بیرق و کتیبه و طبل و علم بپرس
ماه عزا رسید، ز سرهای قدسیان
در بارگاه قدس به زانوی غم بپرس
سنگینی مصیبت او را ز نوحه و
از واحد و زمینه و از شور و دم بپرس
اشعار هم به آمدنش گریه میکنند
باور نمیکنی، برو از محتشم بپرس
از دستهای بستۀ علیا مخدرات
از حنجر بریده و از قدِ خم بپرس
بوسیده است دست علمدار را به خاک
حال حسین را ز دو دست قلم بپرس
طوری که روی نیزه علمدار نشنود
از هتک حرمت حرم محترم بپرس
پرسیدی از مصیبت لالایی رباب
از رفتن سه ساله به ویرانه هم بپرس