- تاریخ انتشار: ۱۳۹۶/۰۶/۰۱
- بازدید: ۶۱۴۰
- شماره مطلب: ۷۸۹۹
-
چاپ
جان جهان
وقتی که فراتر ز زمان است رقیه
از منظر من جان جهان است رقیه
مفهوم عزیزی و غریبی و شجاعت
در جزء، نه در سطح کلان است رقیه
مانند علی اکبر و مانند اباالفضل
در کرببلا یک جَرَیان است رقیه
زینب به حسینش همۀ عمر چگونه است
نسبت به اباالفضل همان است رقیه
وقتی شده مهمان خرابه به قدمهاش
من معتقدم گنج نهان است رقیه
مانند حسین بن علی بر تن آدم
جسم است اگر سوریه، جان است رقیه
آنجا که عمو آمده با مشک لب رود
عکس وسط آب روان است رقیه
من باورم این است که از خلقت عالم
مقصود حسین است و بهانه است رقیه
رفته است علی اکبر و تا لحظۀ آخر
ای وای که گوشش به اذان است رقیه
در مجلس تنهایی جسم علی اکبر
با روضۀ سر مرثیهخوان است رقیه
-
نهایت توحید
تو آمدی زمین و زمان بیقرار شد
توحید در نهایت خود آشکار شد
با روی کار آمدن رویت، آفتاب؛
از کار سروری جهان برکنار شد
-
اقیانوس آرام
دوتا بازو به دنیا آمده، نامش اباالفضل است
دوتا ابرو که وقت رزم، پیغامش اباالفضل است
به وقت رزم قاسم از رجزهای علی اکبر
اگر وامی گرفته، ضامن وامش اباالفضل است
-
روز برادر
اگر در خاک آذربایجان، جانان اباالفضل است
دلیل جان به اسم شهر زنجان، جان ابالفضل است
ستون خیمۀ کرب و بلا در باد و در طوفان
نمیافتد یقین تا تکیهگاه آن اباالفضل است
-
سیاهتر شده ماه محرم از چشمش
نه اینکه سر بزند ماهتاب از دستش
على ست، سرزده یک آفتاب از دستش
براى ثبت نگین عقیق عباسى
على ست ساخته امشب رکاب از دستش
جان جهان
وقتی که فراتر ز زمان است رقیه
از منظر من جان جهان است رقیه
مفهوم عزیزی و غریبی و شجاعت
در جزء، نه در سطح کلان است رقیه
مانند علی اکبر و مانند اباالفضل
در کرببلا یک جَرَیان است رقیه
زینب به حسینش همۀ عمر چگونه است
نسبت به اباالفضل همان است رقیه
وقتی شده مهمان خرابه به قدمهاش
من معتقدم گنج نهان است رقیه
مانند حسین بن علی بر تن آدم
جسم است اگر سوریه، جان است رقیه
آنجا که عمو آمده با مشک لب رود
عکس وسط آب روان است رقیه
من باورم این است که از خلقت عالم
مقصود حسین است و بهانه است رقیه
رفته است علی اکبر و تا لحظۀ آخر
ای وای که گوشش به اذان است رقیه
در مجلس تنهایی جسم علی اکبر
با روضۀ سر مرثیهخوان است رقیه