مشخصات شعر

تصویر یک سه ساله، ولی پیر می‌کشم

امشب قلم به دستم و تصویر می‌کشم 
تصویر یک سه ساله، ولی پیر می‌کشم 

تصویر جای زخم به دستان کوچکش
آثاری از کبودی زنجیر می‌کشم 

در یک خرابه می‌کشم و در کنار او
یک تکه نان و کاسه‌ای از شیر می‌کشم

او در خیال خود به پدر فکر می‌کند
من گریه کرده، نیزه و شمشیر می‌کشم

او گفت ‌ای عمو و کشیدم تن و دو دست
هی پشت هم به دست و به تن تیر می‌کشم

از عمه خواستم بنویسم، ولی نشد 
دیگر قلم شکسته و تکبیر می‌کشم

تصویر یک سه ساله، ولی پیر می‌کشم

امشب قلم به دستم و تصویر می‌کشم 
تصویر یک سه ساله، ولی پیر می‌کشم 

تصویر جای زخم به دستان کوچکش
آثاری از کبودی زنجیر می‌کشم 

در یک خرابه می‌کشم و در کنار او
یک تکه نان و کاسه‌ای از شیر می‌کشم

او در خیال خود به پدر فکر می‌کند
من گریه کرده، نیزه و شمشیر می‌کشم

او گفت ‌ای عمو و کشیدم تن و دو دست
هی پشت هم به دست و به تن تیر می‌کشم

از عمه خواستم بنویسم، ولی نشد 
دیگر قلم شکسته و تکبیر می‌کشم

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×