- تاریخ انتشار: ۱۳۹۶/۰۶/۰۱
- بازدید: ۳۲۷۹
- شماره مطلب: ۷۷۶۱
-
چاپ
ورود به شام
به سوی یار از ندارها سلام میرسد
خوشیم این سلامها به آن امام میرسد
شدیم بی نصیب از نظارۀ رخش ولی
نگاه لطف او به ما علی الدوام میرسد
عطای یار و منع بخششاش یکی است باطنا
صلاح ماست هر دوتاش، هر کدام میرسد
بریده میشود نخ توسل اهالیاش
به پای سفرهای که لقمۀ حرام میرسد
از این طرف گناه ما فقط به سوی او رسید
از آن طرف همیشه لطف و احترام میرسد
همین که بر دعا دو دست خود بلند میکند
به قلب ما همان دقیقه التیام میرسد
دل شکسته از غریبی عقیله صبر کن
میآید آن امام و وقت انتقام میرسد
فدای دختر علی که با قد خمیدهاش
محلۀ یهودیان شهر شام میرسد
چقدر کار این بزرگ زاده سخت میشود
در آن زمان که کاروان به ازدحام میرسد
گرسنهاند کودکان و رو به کس نمیزنند
اگرچه بوی نان تازه بر مشام میرسد
-
مور و سلیمان
وقتی گناه شهر مرا از تو دور کرد
باید برات کرب و بلا جفت و جور کرد
صد بار عقل از سر من رفت، چون نسیم
از سوی کربلای تو یک بار عبور کرد
-
زینت دوش تو حسین و حسن
شمس رویت همیشه تابنده است
ابرویت ذوالفقار برنده است
دلت از مهر و عشق آکنده است
نام احمد تو را برازنده است
یا محمد، که هر دو زیبنده است
-
تو بزرگی و مرام تو نبخشیدن نیست
رنگ از چهره پریده است، خودت میدانی
عرق شرم چکیده است، خودت میدانی
پشت این خانه گدا آمده و با گریه
دست یاری طلبیده است، خودت میدانی
-
کرب و بلاییام کن
بر نفس خود دچارم، یابن الحسن اغثنی
عبدی خرابکارم، یابن الحسن اغثنی
در غفلت از قیامت، با شعلۀ جهالت
آتش گرفته بارم، یابن الحسن اغثنی
ورود به شام
به سوی یار از ندارها سلام میرسد
خوشیم این سلامها به آن امام میرسد
شدیم بی نصیب از نظارۀ رخش ولی
نگاه لطف او به ما علی الدوام میرسد
عطای یار و منع بخششاش یکی است باطنا
صلاح ماست هر دوتاش، هر کدام میرسد
بریده میشود نخ توسل اهالیاش
به پای سفرهای که لقمۀ حرام میرسد
از این طرف گناه ما فقط به سوی او رسید
از آن طرف همیشه لطف و احترام میرسد
همین که بر دعا دو دست خود بلند میکند
به قلب ما همان دقیقه التیام میرسد
دل شکسته از غریبی عقیله صبر کن
میآید آن امام و وقت انتقام میرسد
فدای دختر علی که با قد خمیدهاش
محلۀ یهودیان شهر شام میرسد
چقدر کار این بزرگ زاده سخت میشود
در آن زمان که کاروان به ازدحام میرسد
گرسنهاند کودکان و رو به کس نمیزنند
اگرچه بوی نان تازه بر مشام میرسد