- تاریخ انتشار: ۱۳۹۶/۰۵/۰۱
- بازدید: ۵۱۵۰
- شماره مطلب: ۷۶۹۳
-
چاپ
مانند کربلاست حرم
در ظل روزگار شما، یا ابالحسن
هستیم ریزهخوار شما، یا ابالحسن
چون شمع جان نثار شما، یا ابالحسن
آهوی در حصار شما، یا ابالحسن
از خیل دوستدار شما، یا ابالحسن
مشهد زمین که نیست، ولی آسمان که هست
مشهد بهشت نیست، ولی بیش از آنکه هست
مشهد کرانه نیست، ولی بی کران که هست
شکر خدا برای سرم آستان که هست
شد قبلهام دیار شما یا ابالحسن
باید گرفت زیر پر جبرئیل را
باید که پا برهنه ببینی خلیل را
در صحن انقلاب، می سلسبیل را
لطف کثیر حضرت و ظرف قلیل را
چشم من و غبار شما، یا ابالحسن
عالم علی و در همه جا سر به سر، علی
آئینه شد خدا و علی ضرب در علی
دل گفت علی و دیده علی و جگر علی
هشت است روبروی من و جلوهگر علی
جانم فدای چار شما، یا بالحسن
از شوق و عشق تا به قیامت بایستد
هرکس که روبروی ضریحت بایستد
حتی زمان، زمان زیارت بایستد
دریا از این شکوه به حیرت بایستد
در پای آبشار شما یا ابالحسن
وقتی که چشمهام سحرخیز میشود
شبها حرم عجیب دل انگیز میشود
از بس عنایت است، سرازیر میشود
حج مشهد است، قسمت ما نیز میشود
حاجی شدم کنار شما، یا ابالحسن
یک ذره کم نمیشود این اشتیاقها
شکر خدا دوباره من و این رواقها
امشب نشستهام بنوسیم به طاقها
اینجا پر از شفاست از این اتفاقها
کار خداست کار شما، یا ابالحسن
پیری رسید و پنجره فولاد را گرفت
یک گریه باز صحن گوهرشاد را گرفت
یک اشک، چشم جامع الاضداد را گرفت
عطری وزید و یک دل آباد را گرفت
از سمت کفشدار شما، یا ابالحسن
بعد از حرم همیشه منم با خماریاش
دل تنگ لحظه لحظۀ شادی و زاریاش
مبهوت شمسههای طلا، نقرهکاریاش
حس وداع با همۀ بی قراریاش
ماییم بی قرار شما، یا ابالحسن
امشب حرم قرق شده، دل تا خدا رود
مادر رسیده است به ایوان طلا رود
بالای سر نشیند و پایین پا رود
تا که زیارتی کند و کربلا رود
مردیم در جوار شما، یا ابالحسن
امشب زیارت تو اگر مادر آمده
عباس آمده است و علی اکبر آمده
عمه دوباره با دو سه تا دختر آمده
حتی رباب آمد، علی اصغر آمده
جمعاند در مدار شما یا ابالحسن
دارالکرامه است اگر با حبیبها
دارالاجابه است برای غریبها
دارالهدایه و شب ابن شبیبها
مانند کربلاست حرم، بوی سیبها
میآید از مزار شما یا ابالحسن
نون و قلم نبی است و ما یسطرون حسین
طاق فلک علی است، به عالم ستون حسین
خلقت تمام حضرت زهراست، خون حسین
هستی تمام ظاهر و ما فی الْبطون، حسین
ذکر حسین کار شما، یا ابالحسن
-
عشق اسطرلاب مردان خداست
هرچه بادا باد! اما عشق باد
عشق بادا، عشق بادا، عشق باد
جوهر این عاشقیها عشق باد
کار دنیا کار فردا عشق باد
عقل رفت و گفت تنها عشق باد
-
ز اوج شانۀ او آسمان به خاک افتاد
خدا زمین و زمان را دوباره حیران ساخت
تمام شوکت خود را به شکل انسان ساخت
به دست قدرت خود، خلقتی شگفت آورد
گرفت پرده ز رویی، جهان گلستان ساخت
-
ماه پر آفتاب
دلی دارم و خانۀ بوتراب است
سری دارم و خاک عالیجناب است
عوض کرده روز و شبم جای خود را
که ماهی دمیده پر از آفتاب است
-
ارمنی آمد و مسلمان شد
گرچه سرگرم کسب و کارش بود
نان خور رزق کار و بارش بود
او که با عالم خودش میساخت
روز و شب با غم خودش میساخت
مانند کربلاست حرم
در ظل روزگار شما، یا ابالحسن
هستیم ریزهخوار شما، یا ابالحسن
چون شمع جان نثار شما، یا ابالحسن
آهوی در حصار شما، یا ابالحسن
از خیل دوستدار شما، یا ابالحسن
مشهد زمین که نیست، ولی آسمان که هست
مشهد بهشت نیست، ولی بیش از آنکه هست
مشهد کرانه نیست، ولی بی کران که هست
شکر خدا برای سرم آستان که هست
شد قبلهام دیار شما یا ابالحسن
باید گرفت زیر پر جبرئیل را
باید که پا برهنه ببینی خلیل را
در صحن انقلاب، می سلسبیل را
لطف کثیر حضرت و ظرف قلیل را
چشم من و غبار شما، یا ابالحسن
عالم علی و در همه جا سر به سر، علی
آئینه شد خدا و علی ضرب در علی
دل گفت علی و دیده علی و جگر علی
هشت است روبروی من و جلوهگر علی
جانم فدای چار شما، یا بالحسن
از شوق و عشق تا به قیامت بایستد
هرکس که روبروی ضریحت بایستد
حتی زمان، زمان زیارت بایستد
دریا از این شکوه به حیرت بایستد
در پای آبشار شما یا ابالحسن
وقتی که چشمهام سحرخیز میشود
شبها حرم عجیب دل انگیز میشود
از بس عنایت است، سرازیر میشود
حج مشهد است، قسمت ما نیز میشود
حاجی شدم کنار شما، یا ابالحسن
یک ذره کم نمیشود این اشتیاقها
شکر خدا دوباره من و این رواقها
امشب نشستهام بنوسیم به طاقها
اینجا پر از شفاست از این اتفاقها
کار خداست کار شما، یا ابالحسن
پیری رسید و پنجره فولاد را گرفت
یک گریه باز صحن گوهرشاد را گرفت
یک اشک، چشم جامع الاضداد را گرفت
عطری وزید و یک دل آباد را گرفت
از سمت کفشدار شما، یا ابالحسن
بعد از حرم همیشه منم با خماریاش
دل تنگ لحظه لحظۀ شادی و زاریاش
مبهوت شمسههای طلا، نقرهکاریاش
حس وداع با همۀ بی قراریاش
ماییم بی قرار شما، یا ابالحسن
امشب حرم قرق شده، دل تا خدا رود
مادر رسیده است به ایوان طلا رود
بالای سر نشیند و پایین پا رود
تا که زیارتی کند و کربلا رود
مردیم در جوار شما، یا ابالحسن
امشب زیارت تو اگر مادر آمده
عباس آمده است و علی اکبر آمده
عمه دوباره با دو سه تا دختر آمده
حتی رباب آمد، علی اصغر آمده
جمعاند در مدار شما یا ابالحسن
دارالکرامه است اگر با حبیبها
دارالاجابه است برای غریبها
دارالهدایه و شب ابن شبیبها
مانند کربلاست حرم، بوی سیبها
میآید از مزار شما یا ابالحسن
نون و قلم نبی است و ما یسطرون حسین
طاق فلک علی است، به عالم ستون حسین
خلقت تمام حضرت زهراست، خون حسین
هستی تمام ظاهر و ما فی الْبطون، حسین
ذکر حسین کار شما، یا ابالحسن