مشخصات شعر

دیدمش قافیه در قافیه پرپر شد و رفت

دلش آیینۀ لب تشنگی دریا بود

موج در موج نگاهش غم ماهی‌ها بود

 

واژه را در نفس برکه و باران می‌شست

که عطش داشت فراتی و دلش دریا بود

 

ماورای من و تو مرغ دلش پر می‌زد

 گرچه یک روز و دو شب هم‌نفس ماها بود

 

چشم او غربت شب‌های شهیدان را داشت

در نگاهش خطی از کرببلا پیدا بود

 

 دیدمش قافیه در قافیه پرپر شد و رفت

غزلی سرخ که با مطلع عاشورا بود

دیدمش قافیه در قافیه پرپر شد و رفت

دلش آیینۀ لب تشنگی دریا بود

موج در موج نگاهش غم ماهی‌ها بود

 

واژه را در نفس برکه و باران می‌شست

که عطش داشت فراتی و دلش دریا بود

 

ماورای من و تو مرغ دلش پر می‌زد

 گرچه یک روز و دو شب هم‌نفس ماها بود

 

چشم او غربت شب‌های شهیدان را داشت

در نگاهش خطی از کرببلا پیدا بود

 

 دیدمش قافیه در قافیه پرپر شد و رفت

غزلی سرخ که با مطلع عاشورا بود

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×