- تاریخ انتشار: ۱۳۹۳/۰۹/۰۶
- بازدید: ۱۳۱۲
- شماره مطلب: ۷۳۲
-
چاپ
پدرم برنگشته است
تاریک شد هوا پدرم برنگشته است
عمّه بگو چرا پدرم برنگشته است
بدجور قبل کوچک من شور میزند
شب شد ولی خدا پدرم برنگشته است
دستان من به سمت خدا ضجّه میزند
با این همه دعا پدرم برنگشته است
بیسابقه است آه چرا اسب مهربان
با تو به خیمهها پدرم برنگشته است
یعنی چه اتّفاق بدی پیش آمده
از جنگ پس چرا پدرم برنگشته است
از ظهر رفته دلنگرانم هنوز
ای خاک کربلا پدرم برنگشته است
آه ای غروب غمزده دلگیر و سرد باش
تا روز حشر تا پدرم برنگشته است
پدرم برنگشته است
تاریک شد هوا پدرم برنگشته است
عمّه بگو چرا پدرم برنگشته است
بدجور قبل کوچک من شور میزند
شب شد ولی خدا پدرم برنگشته است
دستان من به سمت خدا ضجّه میزند
با این همه دعا پدرم برنگشته است
بیسابقه است آه چرا اسب مهربان
با تو به خیمهها پدرم برنگشته است
یعنی چه اتّفاق بدی پیش آمده
از جنگ پس چرا پدرم برنگشته است
از ظهر رفته دلنگرانم هنوز
ای خاک کربلا پدرم برنگشته است
آه ای غروب غمزده دلگیر و سرد باش
تا روز حشر تا پدرم برنگشته است