- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۱۱/۰۱
- بازدید: ۴۱۱۴
- شماره مطلب: ۷۲۰۶
-
چاپ
ترکیب بند عاشورایی صفایی جندقی (بند اول)
امروز روز قتل شهیدان کربلاست
صحرای محشر، عرصۀ میدان نینواست
پشت حسینیان حجاز، از هلال غم
صوف مخالفان عراق، از نشاط راست
از طرف خیمه گه همه فریاد الامان
وز سمت حربگه همه آواز مرحباست
از دختران بیپدر افغان وا حسین
وز خواهران خون جگر، آشوب وا اخاست
عزمش پی شهادت و حزمش بر اهل بیت
آسودۀ اسیری و آمادۀ فداست
یک سو نوای ناله و یک سو نفیر نای
گوشی فرا به معرکه، گوشی به خیمههاست
بـرجان فشانـی خـود و تشویـش اهـل بیت
یک چشم رو به مقتل و یک چشم بر قفاست
-
بخت مقبل
داشت شاه تشنهکامان، دختری
دختری خورشیدرخ، فرّخفری
با وجود کودکی، آن دردمند
بازویش در بند و گردن در کمند
-
ناشکیبی
شطّ فرات از آتش حسرت، کباب شد
وز تشنگیش از عرق خجلت، آب شد
در حلق ساکنان بهشت، آب سلسبیل
بر یاد تشنهکامی او، خون ناب شد
-
رجال و نسا
بر حالت غریبی او، آسمان گریست
تنها نه آسمان، همه کون و مکان گریست
چون سوی مقتل آمد و بر کشتگان گذشت
بر هر جوان و پیر، خروشان چنان گریست
ترکیب بند عاشورایی صفایی جندقی (بند اول)
امروز روز قتل شهیدان کربلاست
صحرای محشر، عرصۀ میدان نینواست
پشت حسینیان حجاز، از هلال غم
صوف مخالفان عراق، از نشاط راست
از طرف خیمه گه همه فریاد الامان
وز سمت حربگه همه آواز مرحباست
از دختران بیپدر افغان وا حسین
وز خواهران خون جگر، آشوب وا اخاست
عزمش پی شهادت و حزمش بر اهل بیت
آسودۀ اسیری و آمادۀ فداست
یک سو نوای ناله و یک سو نفیر نای
گوشی فرا به معرکه، گوشی به خیمههاست
بـرجان فشانـی خـود و تشویـش اهـل بیت
یک چشم رو به مقتل و یک چشم بر قفاست