- تاریخ انتشار: ۱۳۹۶/۰۲/۰۱
- بازدید: ۱۶۹۵
- شماره مطلب: ۷۰۸۳
-
چاپ
عباس دوران
بار دیگر قافیه یا فاطمه جان میشود
شاد از آنم طبع شعرم خرج جانان میشود
بانگاه لطف تو من صاحب دیوان شدم
شاعری غافل شود از تو، پشیمان میشود
چهرۀ زهراییات همواره ثابت میکند
هر که زهرایی شود خورشید تابان میشود
مادر باب الحوائج خانهات دارالشفاست
ارمنی در روضههای تو مسلمان میشود
آب کردی قلب سنگی را میان نوحهات
دشمنت هم پای این مرثیه گریان میشود
پا به پای نالۀ جانسوز هر روز رباب
فکر و ذکرت مشک آب و کام عطشان میشود
هر کجایی که سکینه «أین عمی» سر دهد
ورد لبهای تو میدانم حسین جان میشود
لطمه بر خود میزنی، مردم تماشا میکنند
پاشو بانو ورنه دیگر راه بندان میشود
«با لبی تشنه سرت را از قفا ای نور عین»
اینقدر با خود نخوان، زینب پریشان میشود
بچههایم را فدای بچه هایت میکنم
زحمتی که دادهام اینگونه جبران میشود؟
یااباالفضلی بگویی حضرت ام البنین!
درد هرکس که دخیل آورده، درمان میشود
مادر عباسهای بی نظیر عالمی
یک نفر از نسل تو «عباس دوران» میشود
-
سلوک عاشقی
زرق و برق سفرۀ شاهانه میخواهم چه کار؟
اشک چشمم هست، آب و دانه میخواهم چه کار؟
اولین شرط سلوک عاشقی، آوارگی ست
از ازل دربه درم، کاشانه میخواهم چه کار؟
-
سیب نوبر
از ملائک پر شده دور و بر ام البنین
بهر دیدار توای تاج سر ام البنین
آمدی از آسمان و عطر خوشبوی تنت
شهر را پر کرده سیب نوبر ام البنین
-
لباس شمر به تن کرد و منع آبت کرد
رسیده جان به لب اطهرت؛ ابالهادی
نشسته پیک اجل در برت؛ ابالهادی!
دوباره قصۀ زهر و دوباره نامردی
کبود شد همۀ پیکرت؛ ابالهادی!
-
میان روضۀ تو از هلال یاد میشود
یکی بخیل میشود، یکی جواد میشود
یکی مرید میشود، یکی مراد میشود
یکی امیر میشود، برای سلطنت ولی
یکی تمام عمر، عبد خانهزاد میشود
عباس دوران
بار دیگر قافیه یا فاطمه جان میشود
شاد از آنم طبع شعرم خرج جانان میشود
بانگاه لطف تو من صاحب دیوان شدم
شاعری غافل شود از تو، پشیمان میشود
چهرۀ زهراییات همواره ثابت میکند
هر که زهرایی شود خورشید تابان میشود
مادر باب الحوائج خانهات دارالشفاست
ارمنی در روضههای تو مسلمان میشود
آب کردی قلب سنگی را میان نوحهات
دشمنت هم پای این مرثیه گریان میشود
پا به پای نالۀ جانسوز هر روز رباب
فکر و ذکرت مشک آب و کام عطشان میشود
هر کجایی که سکینه «أین عمی» سر دهد
ورد لبهای تو میدانم حسین جان میشود
لطمه بر خود میزنی، مردم تماشا میکنند
پاشو بانو ورنه دیگر راه بندان میشود
«با لبی تشنه سرت را از قفا ای نور عین»
اینقدر با خود نخوان، زینب پریشان میشود
بچههایم را فدای بچه هایت میکنم
زحمتی که دادهام اینگونه جبران میشود؟
یااباالفضلی بگویی حضرت ام البنین!
درد هرکس که دخیل آورده، درمان میشود
مادر عباسهای بی نظیر عالمی
یک نفر از نسل تو «عباس دوران» میشود