- تاریخ انتشار: ۱۳۹۶/۰۲/۰۱
- بازدید: ۱۴۰۴
- شماره مطلب: ۷۰۷۰
-
چاپ
به خاطر دل زینب کمی تأمل کن
قدم به راه بیابان مزن، به کوفه میا
بیا به کوفه ولی بی کفن به کوفه میا
به خاطر دل زینب کمی تأمل کن
برای حرمت و تکریم زن به کوفه میا
یتیمتر نکن این طفل را و حداقل
به اتفاق یتیم حسن به کوفه میا
من از جسارت و غارت زیاد میترسم
که کوفه پر شده از راهزن، به کوفه میا
به گوش میرسد آهنگ کودکی محزون
بس است، عمۀ من را نزن، به کوفه میا
نشستهاند به پای شریح و بعد از آن
به فکر بردن سر از بدن، به کوفه میا
تنت به کرب و بلا و سرت، خدا داند
خلاصه هر دو به دور از وطن، به کوفه میا
هنوز در عجبم دست من چرا نشکست؟
نوشتهام که بیا، جان من به کوفه میا
-
پادشاه و گدا
همین که در محرم تو روضه خوانده میشود
دل همه به کربلای تو کشانده میشود
فقط به مجلس حسین میشود به چشم دید
که پادشاه، پهلوی گدا نشانده میشود
-
کوه تجربه
قدم به راه بیابان نزن، به کوفه نیا
بیا به کوفه، ولی بیکفن به کوفه نیا
من از خیانت این شهر، کوه تجربهام
برای تجربه اندوختن به کوفه نیا
-
بوسه از روی ماه
بوسه از روی ماه میگیرم
زیر نورش پناه میگیرم
چشمم از بس ضعیف و کم سو شد
راه را اشتباه میگیرم
-
غم جانگداز
شدم اسیر غمی جانگداز پشت سرت
و زندهام به دو نذر و نیاز پشت سرتیکی به نذر دوباره تو را بغل کردن
و دوم اینکه شوم سرفراز پشت سرت
به خاطر دل زینب کمی تأمل کن
قدم به راه بیابان مزن، به کوفه میا
بیا به کوفه ولی بی کفن به کوفه میا
به خاطر دل زینب کمی تأمل کن
برای حرمت و تکریم زن به کوفه میا
یتیمتر نکن این طفل را و حداقل
به اتفاق یتیم حسن به کوفه میا
من از جسارت و غارت زیاد میترسم
که کوفه پر شده از راهزن، به کوفه میا
به گوش میرسد آهنگ کودکی محزون
بس است، عمۀ من را نزن، به کوفه میا
نشستهاند به پای شریح و بعد از آن
به فکر بردن سر از بدن، به کوفه میا
تنت به کرب و بلا و سرت، خدا داند
خلاصه هر دو به دور از وطن، به کوفه میا
هنوز در عجبم دست من چرا نشکست؟
نوشتهام که بیا، جان من به کوفه میا