- تاریخ انتشار: ۱۳۹۶/۰۲/۰۱
- بازدید: ۱۲۸۶
- شماره مطلب: ۶۵۲۰
-
چاپ
کاکل
چنان ربابۀ مضطر توکلی باید
به حلق پارۀ اصغر توسلی باید
عزیز فاطمه، آهستهتر قدم بردار
دعا به مادر او کن، تحملی باید
اگر که نالۀ مهلا به گوش تو آمد
تو باز کار خودت کن، تغافلی باید
پس از جدا شدن سر ز حنجر کودک
برای بردن خیمه تأملی باید
به تشنه کامی او غم مخور که این کودک
بهشت مُرضعه دارد، تکاملی باید
بریز خون گلو را کمی سرِ مویش
به موی کودک شش ماهه کاکُلی باید
تلظی لب خشک و ترنّمی جانسوز
که شعر مرثیه را سوز بلبلی باید
-
سرمایۀ محبت
ماییم و انس و الفت تو یا اباالجواد
در جان ماست محنت تو یا اباالجواد
با اذن فاطمه به دل ما رسیده است
سرمایۀ محبت تو یا اباالجواد
-
جگر تشنۀ او ذکر انا العطشان داشت
باز هم بر دل مظلوم، شرر افتاده
باز هم شعلۀ زهری به جگر افتاده
اینهمه زجر بر این جسم جوانش ندهید
وسط حجره جواد است، به سر افتاده
-
بوی کربلا
در سینه دوباره ابتلا میآید
غم باز به اردوی ولا میآید
دلهای شکسته کاظمینی شده است
اینجاست که بوی کربلا میآید
-
دوباره تشنه لب، اولاد سیدالشهدا
دوباره حجرۀ دربسته، باز کرب و بلا
دوباره تشنه لب، اولاد سیدالشهدا
دوباره مارگزیده، دوباره پاره جگر
خدا! چه میگذرد بر جواد ابن رضا
کاکل
چنان ربابۀ مضطر توکلی باید
به حلق پارۀ اصغر توسلی باید
عزیز فاطمه، آهستهتر قدم بردار
دعا به مادر او کن، تحملی باید
اگر که نالۀ مهلا به گوش تو آمد
تو باز کار خودت کن، تغافلی باید
پس از جدا شدن سر ز حنجر کودک
برای بردن خیمه تأملی باید
به تشنه کامی او غم مخور که این کودک
بهشت مُرضعه دارد، تکاملی باید
بریز خون گلو را کمی سرِ مویش
به موی کودک شش ماهه کاکُلی باید
تلظی لب خشک و ترنّمی جانسوز
که شعر مرثیه را سوز بلبلی باید