مشخصات شعر

بوی گل یاس

خود را مقیم وادی احساس می‌کنم

دل را خمار بوی گل یاس می‌کنم

 

تا نام پاک ساقی لب تشنه می‌برم

بوی تو را به میکده احساس می‌کنم

 

تا وا کنی دگر گره کور کار من

خود را دخیل حضرت عباس می‌کنم

 

اشکی که داده‌ای به دو دنیا نمی‌دهم

کی اعتنا به گوهر و الماس می‌کنم؟

 

تا که بیایی از سفر ای باغبان عشق

یاد گل شکسته قد از داس می‌کنم

 

امشب برای خواندن این روضه‌های سخت

آقا ببخش این همه وسواس می‌کنم!

 

دست بریده بود و علم بود و مشک بود

قد خمیده بود و حرم بود و اشک بود

 

بوی گل یاس

خود را مقیم وادی احساس می‌کنم

دل را خمار بوی گل یاس می‌کنم

 

تا نام پاک ساقی لب تشنه می‌برم

بوی تو را به میکده احساس می‌کنم

 

تا وا کنی دگر گره کور کار من

خود را دخیل حضرت عباس می‌کنم

 

اشکی که داده‌ای به دو دنیا نمی‌دهم

کی اعتنا به گوهر و الماس می‌کنم؟

 

تا که بیایی از سفر ای باغبان عشق

یاد گل شکسته قد از داس می‌کنم

 

امشب برای خواندن این روضه‌های سخت

آقا ببخش این همه وسواس می‌کنم!

 

دست بریده بود و علم بود و مشک بود

قد خمیده بود و حرم بود و اشک بود

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×