مشخصات شعر

باور نمی‌کنم...

 

باور نمی‌کنم که رسیدم کنار تو  

باور نمی‌کنم، من و خاک دیار تو؟


یک اربعین، اسیر بلایم، بلای عشق  

یک اربعین دچار فراقم، دچار تو


یک اربعین، به جای همه سنگ خورده‌ام  

یک اربعین، شده بدنم سنگسار تو


یک اربعین، به روی سرم شعله ریختند  

با چادری که سوخت، رسیدم کنار تو


مثل رباب، مثل همه، تار گشته‌اند  

چشمان خستۀ من، چشم انتظار تو


روز تولدم، که زدم خنده در برت  

باور نداشتم، که شوم سوگوار تو


با تیغ و تیر و دشنه، تو را بوریا کنند  

با سنگ و تازیانه، مرا داغدار تو


یادم نمی رود به لبت، آب آب بود  

یادم نمی رود بدن نیزه زار تو


حالا سرت کجاست که بالای سر روم؟  

گریه کنم به زخم تن بی شمار تو


یک مشت خاک روی تو و من دعا کنان
شاید شوم نشان تو سنگ مزار تو

 

باور نمی‌کنم...

 

باور نمی‌کنم که رسیدم کنار تو  

باور نمی‌کنم، من و خاک دیار تو؟


یک اربعین، اسیر بلایم، بلای عشق  

یک اربعین دچار فراقم، دچار تو


یک اربعین، به جای همه سنگ خورده‌ام  

یک اربعین، شده بدنم سنگسار تو


یک اربعین، به روی سرم شعله ریختند  

با چادری که سوخت، رسیدم کنار تو


مثل رباب، مثل همه، تار گشته‌اند  

چشمان خستۀ من، چشم انتظار تو


روز تولدم، که زدم خنده در برت  

باور نداشتم، که شوم سوگوار تو


با تیغ و تیر و دشنه، تو را بوریا کنند  

با سنگ و تازیانه، مرا داغدار تو


یادم نمی رود به لبت، آب آب بود  

یادم نمی رود بدن نیزه زار تو


حالا سرت کجاست که بالای سر روم؟  

گریه کنم به زخم تن بی شمار تو


یک مشت خاک روی تو و من دعا کنان
شاید شوم نشان تو سنگ مزار تو

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×