- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۰۲/۰۳
- بازدید: ۱۲۰۰
- شماره مطلب: ۵۴۲۴
-
چاپ
عباس عاشقی است که همتا نداشته
عباس عاشقی است که همتا نداشته
کس تاب درک عاشقیاش را نداشته
محرابِ ابروان ابالفضل قبله است
گیرم که شهر، صحنِ مصلا نداشته
از جای مهرِ روی جبینش مشخص است
شبها بهجز عبادت و نجوا نداشته
علامه بود، آیت حق بود او ولی
نزد حسین، دست به فتوا نداشته
باب الحسین گشته و کس جز طریق او
راهی به سوی منزل آقا نداشته
مدحش همین بس است اگر هم که منصبی
جز نوکری زینب کبری نداشته
خُلق و مرام و معرفتش ارث مادری است
امالبنین به وصفِ ادب تا نداشته
«یا مرتضی علی» رجزش بود وقت جنگ
مثل پدر ز واقعه پروا نداشته
چون رعد، بین جنگ سرِ کفر میزده
یعنی شکار وقت تقلا نداشته
هر کس که سر زده است به کویش نوشته است
در خانهاش به غیر بفرما نداشته
تأثیر تکه نان سر خوان نذریاش
دارُ الشفای حضرت عیسی نداشته
باور اگر نمیکنی از ارمنی بپرس
طوری شفا گرفته که حاشا نداشته
حتی خدا به قدر گدایان کوی او
شب زندهدار در شب احیا نداشته
رحمت به سائلی که ز دستان بادهریز
جز معرفت به دوست تقاضا نداشته
میخواستم زبان بگشایم به مدح او
ظرفم برای منقبتش جا نداشته
قبرش چقدر کوچک و تنگ است پس چرا؟
سقا مگر که قامت رعنا نداشته؟
گفتند تشنه بود حسین و نخورد آب
عباس عاشقی است که همتا نداشته
-
مور و سلیمان
وقتی گناه شهر مرا از تو دور کرد
باید برات کرب و بلا جفت و جور کرد
صد بار عقل از سر من رفت، چون نسیم
از سوی کربلای تو یک بار عبور کرد
-
زینت دوش تو حسین و حسن
شمس رویت همیشه تابنده است
ابرویت ذوالفقار برنده است
دلت از مهر و عشق آکنده است
نام احمد تو را برازنده است
یا محمد، که هر دو زیبنده است
-
تو بزرگی و مرام تو نبخشیدن نیست
رنگ از چهره پریده است، خودت میدانی
عرق شرم چکیده است، خودت میدانی
پشت این خانه گدا آمده و با گریه
دست یاری طلبیده است، خودت میدانی
-
کرب و بلاییام کن
بر نفس خود دچارم، یابن الحسن اغثنی
عبدی خرابکارم، یابن الحسن اغثنی
در غفلت از قیامت، با شعلۀ جهالت
آتش گرفته بارم، یابن الحسن اغثنی
عباس عاشقی است که همتا نداشته
عباس عاشقی است که همتا نداشته
کس تاب درک عاشقیاش را نداشته
محرابِ ابروان ابالفضل قبله است
گیرم که شهر، صحنِ مصلا نداشته
از جای مهرِ روی جبینش مشخص است
شبها بهجز عبادت و نجوا نداشته
علامه بود، آیت حق بود او ولی
نزد حسین، دست به فتوا نداشته
باب الحسین گشته و کس جز طریق او
راهی به سوی منزل آقا نداشته
مدحش همین بس است اگر هم که منصبی
جز نوکری زینب کبری نداشته
خُلق و مرام و معرفتش ارث مادری است
امالبنین به وصفِ ادب تا نداشته
«یا مرتضی علی» رجزش بود وقت جنگ
مثل پدر ز واقعه پروا نداشته
چون رعد، بین جنگ سرِ کفر میزده
یعنی شکار وقت تقلا نداشته
هر کس که سر زده است به کویش نوشته است
در خانهاش به غیر بفرما نداشته
تأثیر تکه نان سر خوان نذریاش
دارُ الشفای حضرت عیسی نداشته
باور اگر نمیکنی از ارمنی بپرس
طوری شفا گرفته که حاشا نداشته
حتی خدا به قدر گدایان کوی او
شب زندهدار در شب احیا نداشته
رحمت به سائلی که ز دستان بادهریز
جز معرفت به دوست تقاضا نداشته
میخواستم زبان بگشایم به مدح او
ظرفم برای منقبتش جا نداشته
قبرش چقدر کوچک و تنگ است پس چرا؟
سقا مگر که قامت رعنا نداشته؟
گفتند تشنه بود حسین و نخورد آب
عباس عاشقی است که همتا نداشته