مشخصات شعر

حریم مدرسۀ کربلا

توان واژه کجا و مدیح گفتن او

قلم قناری گنگی است در سرودن او

 

کشاندنش به صحاری شعر ممکن نیست

کمیت معجزه لنگ است پیش توسن او

 

چه دختری که پدر پشت بوسه‌ها می دید

کلید گلشن فردوس را به گردن او

 

چه همسری که برای علی به حظ حضور

طلوع باور معراج داشت دیدن او

 

چه مادری که به تفسیر روز عاشورا

حریم مدرسۀ کربلاست دامن او

 

بمیرم آن همه احساس بی تعلق را

که بار پیرهنی را نمی‌کشد تن او

 

دمی که فاطمه تسبیح گریه بردارد

حیا چه می‌کشد از چلچراغ شیون او

 

از آن ز دیدۀ ما در حجاب خواهد ماند

که چشم را نزند آفتاب مدفن او

حریم مدرسۀ کربلا

توان واژه کجا و مدیح گفتن او

قلم قناری گنگی است در سرودن او

 

کشاندنش به صحاری شعر ممکن نیست

کمیت معجزه لنگ است پیش توسن او

 

چه دختری که پدر پشت بوسه‌ها می دید

کلید گلشن فردوس را به گردن او

 

چه همسری که برای علی به حظ حضور

طلوع باور معراج داشت دیدن او

 

چه مادری که به تفسیر روز عاشورا

حریم مدرسۀ کربلاست دامن او

 

بمیرم آن همه احساس بی تعلق را

که بار پیرهنی را نمی‌کشد تن او

 

دمی که فاطمه تسبیح گریه بردارد

حیا چه می‌کشد از چلچراغ شیون او

 

از آن ز دیدۀ ما در حجاب خواهد ماند

که چشم را نزند آفتاب مدفن او

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×