- تاریخ انتشار: ۱۳۹۳/۰۸/۲۰
- بازدید: ۲۸۴۱
- شماره مطلب: ۵۱۷
-
چاپ
بیت بیت دفترم بوی کربلا گرفت
زیر نور ماهتاب، کاروان در التهاب
آسمان به رنگ خون، کوفیان به رنگ خواب
یادگار مشکها، صد پیاله تشنگی
ابرهای سوخته، قصه گوی بخل آب
در طواف محملی شور میزند دلی
در حصار نیزهها، دختری در اضطراب
های هایِ خواهری، لای لایِ مادری
دشت پر شد از نوا، وای از دلِ رباب
سورهای به رویِ دشت، پایمال اسبهاست
آیه آیه اش کسی از تبار نورِ ناب
همترانه با نسیم، خانهاش به دوش باد
رویِ نیزهای رهاست، گیسوان آفتاب
بر بهار غنچهها، سیلی خزان زدند
تازیانههای مرگ، شمرهای بی نقاب
مثلِ غربت امام، اَلامان ز شهر شام
در نماز شام من، ماهتاب من بتاب
باز در هوایِ تو پرسه میزند دلم
باز میبری مرا تا سوال بی جواب
بیت بیتِ دفترم بویِ کربلا گرفت
ای کلام سرخ تو شعرِ سبزِ هر کتاب
بیت بیت دفترم بوی کربلا گرفت
زیر نور ماهتاب، کاروان در التهاب
آسمان به رنگ خون، کوفیان به رنگ خواب
یادگار مشکها، صد پیاله تشنگی
ابرهای سوخته، قصه گوی بخل آب
در طواف محملی شور میزند دلی
در حصار نیزهها، دختری در اضطراب
های هایِ خواهری، لای لایِ مادری
دشت پر شد از نوا، وای از دلِ رباب
سورهای به رویِ دشت، پایمال اسبهاست
آیه آیه اش کسی از تبار نورِ ناب
همترانه با نسیم، خانهاش به دوش باد
رویِ نیزهای رهاست، گیسوان آفتاب
بر بهار غنچهها، سیلی خزان زدند
تازیانههای مرگ، شمرهای بی نقاب
مثلِ غربت امام، اَلامان ز شهر شام
در نماز شام من، ماهتاب من بتاب
باز در هوایِ تو پرسه میزند دلم
باز میبری مرا تا سوال بی جواب
بیت بیتِ دفترم بویِ کربلا گرفت
ای کلام سرخ تو شعرِ سبزِ هر کتاب