- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۰۸/۰۵
- بازدید: ۲۵۱۸
- شماره مطلب: ۴۸۹۳
-
چاپ
مهپارۀ گهواره
ای حرمله! بر خاک فکندی گهرم را
خون ساختی از کشتن طفلم جگرم را
پرپر بزند پیش دو چشمت پسر تو
کآتش زدی از تیر سهپر، بال و پرم را
ششماه، علیاصغر من بیش ندارد
کز شیر، تو با تیر گرفتی پسرم را
سوزم همه کز داغ عطش، سوخته دیدم
لبهای ترک خوردهی گلبرگ ترم را
مولای من! ای زادهی زهرا! چو گرفتند
از باغ، امیدم، گل یاسم، ثمرم را،
از دفن گل پرپر من دست نگه دار
یکبار دگر تا که ببینم پسرم را
خورشید منی، سایهی تو باد به فرقم!
گر باد ستم کُشت چراغ سحرم را
یا رب! چه کنم گر به سر نیزه ببینم
مهپارهی گهواره، فروغ بصرم را؟
من از پسرت گفتم و خواهم که حسین جان!
دلشاد کنی از کرم خود پدرم را
-
نخل دین
اسلام ز سعی مسلمین ریشه گرفت
وز خون حسین نخل دین ریشه گرفت
نخلی که حسین روز عاشورا کاشت
از اشک عزای اربعین ریشه گرفت
-
تجسّم غربت
سلام ما به بقیع و بقاع ویرانش
بر آن حریم که باشد ملک نگهبانش
سلام ما به بقیع، آن تجسّم غربت
گواه بر سخنم تربت امامانش
-
لطف بى کرانه
لطف امام هادى و نور ولایتش
ما را اسیر کرده به دام محبتش
بر لطف بى کرانۀ او بستهایم دل
امشب که جلوهگر شده خورشید طلعتش
-
ساقۀ عرش
سرچشمۀ خیر و برکات است حسین
معراج صلات و صلوات است حسین
فرمود نبی: نوشته بر ساقۀ عرش
مصباح هدی، فُلک نجات است حسین
مهپارۀ گهواره
ای حرمله! بر خاک فکندی گهرم را
خون ساختی از کشتن طفلم جگرم را
پرپر بزند پیش دو چشمت پسر تو
کآتش زدی از تیر سهپر، بال و پرم را
ششماه، علیاصغر من بیش ندارد
کز شیر، تو با تیر گرفتی پسرم را
سوزم همه کز داغ عطش، سوخته دیدم
لبهای ترک خوردهی گلبرگ ترم را
مولای من! ای زادهی زهرا! چو گرفتند
از باغ، امیدم، گل یاسم، ثمرم را،
از دفن گل پرپر من دست نگه دار
یکبار دگر تا که ببینم پسرم را
خورشید منی، سایهی تو باد به فرقم!
گر باد ستم کُشت چراغ سحرم را
یا رب! چه کنم گر به سر نیزه ببینم
مهپارهی گهواره، فروغ بصرم را؟
من از پسرت گفتم و خواهم که حسین جان!
دلشاد کنی از کرم خود پدرم را