- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۰۹/۰۱
- بازدید: ۱۱۸۵
- شماره مطلب: ۴۷۹۳
-
چاپ
کمال عشق
بیا اى دوست! تا با هم بسوزیم
چو شمع محفل ماتم بسوزیم
من و تو سوگوار یک عزیزیم
بیا تا هر دو در یک غم بسوزیم
بیا چون شمع و چون پروانه باشیم
به گرد هم، براى هم بسوزیم
بیا با محرمان دمساز گردیم
چرا از طعن نامحرم بسوزیم؟
چو میخواهى در آن عالم نسوزى
همان بهتر در این عالم بسوزیم
به خورشید محبّت ره توان بُرد
اگر یک صبح چون شبنم بسوزیم
چو میباید بسوزد سینه، بگذار
به یاد عترت خاتم بسوزیم
کمال سوختن، عشق حسین است
مبادا در عزایش کم بسوزیم!
نسوزد آفتاب حشر ما را
اگر از داغ او یک دم بسوزیم
«مؤیّد» باز از سوز جگر گفت:
بیا اى دوست! تا با هم بسوزیم
-
نخل دین
اسلام ز سعی مسلمین ریشه گرفت
وز خون حسین نخل دین ریشه گرفت
نخلی که حسین روز عاشورا کاشت
از اشک عزای اربعین ریشه گرفت
-
تجسّم غربت
سلام ما به بقیع و بقاع ویرانش
بر آن حریم که باشد ملک نگهبانش
سلام ما به بقیع، آن تجسّم غربت
گواه بر سخنم تربت امامانش
-
لطف بى کرانه
لطف امام هادى و نور ولایتش
ما را اسیر کرده به دام محبتش
بر لطف بى کرانۀ او بستهایم دل
امشب که جلوهگر شده خورشید طلعتش
-
ساقۀ عرش
سرچشمۀ خیر و برکات است حسین
معراج صلات و صلوات است حسین
فرمود نبی: نوشته بر ساقۀ عرش
مصباح هدی، فُلک نجات است حسین
کمال عشق
بیا اى دوست! تا با هم بسوزیم
چو شمع محفل ماتم بسوزیم
من و تو سوگوار یک عزیزیم
بیا تا هر دو در یک غم بسوزیم
بیا چون شمع و چون پروانه باشیم
به گرد هم، براى هم بسوزیم
بیا با محرمان دمساز گردیم
چرا از طعن نامحرم بسوزیم؟
چو میخواهى در آن عالم نسوزى
همان بهتر در این عالم بسوزیم
به خورشید محبّت ره توان بُرد
اگر یک صبح چون شبنم بسوزیم
چو میباید بسوزد سینه، بگذار
به یاد عترت خاتم بسوزیم
کمال سوختن، عشق حسین است
مبادا در عزایش کم بسوزیم!
نسوزد آفتاب حشر ما را
اگر از داغ او یک دم بسوزیم
«مؤیّد» باز از سوز جگر گفت:
بیا اى دوست! تا با هم بسوزیم