- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۰۹/۰۲
- بازدید: ۵۲۹۲
- شماره مطلب: ۴۷۴۸
-
چاپ
نماز امام حسین (ع) در ظهر عاشورا
بسوز ای دل سوزان! به ساز عاشورا
بساز با غم سوز و گداز عاشورا
ببر نیاز و بگو راز خویش را به حسین
که هست قبلهی راز و نیاز عاشورا
بر او سلام و قیام و جهاد کرببلا!
بر او درود و اذان و نماز عاشورا!
اذان صبحِ علی اکبر است درس جهاد
نماز ظهر حسین است راز عاشورا
نمود کرببلا را حسین، قبلهی جان
قسم به قاسم او سرو ناز عاشورا!
شهامت و شرف و صبر و جانفشانی و عشق
حماسهای بُوَد از سوز و ساز عاشورا
ز خود گسستن و پیوست با خدا، شده است
ز روزهای دگر امتیاز عاشورا
شُکوه مسجد و محراب و تیغ و فرق علی
به جلوه آمده بود از فراز عاشورا
نماز خوانْد و جهان را صلا به ایمان داد
شهید عشق خدا، سرفراز عاشورا
نماز خوانْد که اسلام را حیات دهد
حیات جامعه را از خطر نجات دهد
نماز خوانْد به محراب نیزه و شمشیر
به روی بستر خون و به زیر بارش تیر
نماز خوانْد که اسلام را کند تجدید
نماز خوانْد که سازد جهاد را تفسیر
نماز خوانْد نمازی به بهترین معراج
نماز خوانْد به بانگ رساترین تکبیر
نماز خوانْد به دشتی که تشنه جان دادند
چه شیر مرد مجاهد، چه کودک بیشیر
صلاح اُمّت جدّش رسول را میخواست
از آن نخواست که گردد نماز او تأخیر
دو قوم در دو طرف صف کشیده ظلمت و نور
از این طرف همه تکبیر، از آن طرف تکفیر
از این طرف همه ایثار و پاکی و اخلاص
از آن طرف همه عصیان و پستی و تزویر
حسین و غیرت و آزادی و جوانمردی
یزید و مستی و صدها جنایت و تقصیر
میان این دو تفاوت ز عرش تا فرش است
که این شراره و آن گوشوارهی عرش است
چو گفت قامت و برخاست بر ادای نماز
نشست کرببلا در صف صفای نماز
حسینیان همه قد قامت الصّلوه زدند
ابوثمامه چو در صحنه زد صلای نماز
به پیروی ز علی آن که خوانْد در صف جنگ
نماز و گفت بُوَد جنگ ما برای نماز
حسین نیز در آن عرصهگاه تضمین کرد
بقای دین خدا را به اعتلای نماز
نماز خوانْد که ویران کند عمارت کفر
نماز خوانْد که محکم شود بنای نماز
نماز خوانْد که باشد نماز، پایهی دین
نماز خوانْد که جان جهان فدای نماز!
نماز خوانْد، نمازی که جز خداش نبود
در ابتدای نماز و در انتهای نماز
نماز خوف ادا کرد و شد امان جهان
اگر چه خصم ندادش امان برای نماز
زهی نماز که هر جمله عزّت دین است!
که خاک سجده و آب وضوش خونین است
-
نخل دین
اسلام ز سعی مسلمین ریشه گرفت
وز خون حسین نخل دین ریشه گرفت
نخلی که حسین روز عاشورا کاشت
از اشک عزای اربعین ریشه گرفت
-
تجسّم غربت
سلام ما به بقیع و بقاع ویرانش
بر آن حریم که باشد ملک نگهبانش
سلام ما به بقیع، آن تجسّم غربت
گواه بر سخنم تربت امامانش
-
لطف بى کرانه
لطف امام هادى و نور ولایتش
ما را اسیر کرده به دام محبتش
بر لطف بى کرانۀ او بستهایم دل
امشب که جلوهگر شده خورشید طلعتش
-
ساقۀ عرش
سرچشمۀ خیر و برکات است حسین
معراج صلات و صلوات است حسین
فرمود نبی: نوشته بر ساقۀ عرش
مصباح هدی، فُلک نجات است حسین
نماز امام حسین (ع) در ظهر عاشورا
بسوز ای دل سوزان! به ساز عاشورا
بساز با غم سوز و گداز عاشورا
ببر نیاز و بگو راز خویش را به حسین
که هست قبلهی راز و نیاز عاشورا
بر او سلام و قیام و جهاد کرببلا!
بر او درود و اذان و نماز عاشورا!
اذان صبحِ علی اکبر است درس جهاد
نماز ظهر حسین است راز عاشورا
نمود کرببلا را حسین، قبلهی جان
قسم به قاسم او سرو ناز عاشورا!
شهامت و شرف و صبر و جانفشانی و عشق
حماسهای بُوَد از سوز و ساز عاشورا
ز خود گسستن و پیوست با خدا، شده است
ز روزهای دگر امتیاز عاشورا
شُکوه مسجد و محراب و تیغ و فرق علی
به جلوه آمده بود از فراز عاشورا
نماز خوانْد و جهان را صلا به ایمان داد
شهید عشق خدا، سرفراز عاشورا
نماز خوانْد که اسلام را حیات دهد
حیات جامعه را از خطر نجات دهد
نماز خوانْد به محراب نیزه و شمشیر
به روی بستر خون و به زیر بارش تیر
نماز خوانْد که اسلام را کند تجدید
نماز خوانْد که سازد جهاد را تفسیر
نماز خوانْد نمازی به بهترین معراج
نماز خوانْد به بانگ رساترین تکبیر
نماز خوانْد به دشتی که تشنه جان دادند
چه شیر مرد مجاهد، چه کودک بیشیر
صلاح اُمّت جدّش رسول را میخواست
از آن نخواست که گردد نماز او تأخیر
دو قوم در دو طرف صف کشیده ظلمت و نور
از این طرف همه تکبیر، از آن طرف تکفیر
از این طرف همه ایثار و پاکی و اخلاص
از آن طرف همه عصیان و پستی و تزویر
حسین و غیرت و آزادی و جوانمردی
یزید و مستی و صدها جنایت و تقصیر
میان این دو تفاوت ز عرش تا فرش است
که این شراره و آن گوشوارهی عرش است
چو گفت قامت و برخاست بر ادای نماز
نشست کرببلا در صف صفای نماز
حسینیان همه قد قامت الصّلوه زدند
ابوثمامه چو در صحنه زد صلای نماز
به پیروی ز علی آن که خوانْد در صف جنگ
نماز و گفت بُوَد جنگ ما برای نماز
حسین نیز در آن عرصهگاه تضمین کرد
بقای دین خدا را به اعتلای نماز
نماز خوانْد که ویران کند عمارت کفر
نماز خوانْد که محکم شود بنای نماز
نماز خوانْد که باشد نماز، پایهی دین
نماز خوانْد که جان جهان فدای نماز!
نماز خوانْد، نمازی که جز خداش نبود
در ابتدای نماز و در انتهای نماز
نماز خوف ادا کرد و شد امان جهان
اگر چه خصم ندادش امان برای نماز
زهی نماز که هر جمله عزّت دین است!
که خاک سجده و آب وضوش خونین است