مشخصات شعر

ظهر عاشورا

سر حسین، چو در مجلس شراب رسید

فغان اهل حریمش به آفتاب رسید

 

هنوز خاک عزا، باد می‌کند بر سر

از آن خزان که به گل‌گشت بوتراب رسید

 

بر آر سر ز نجف، ای شه ولایت! و بین

چها بر آل تو، در کوفه‌ی خراب رسید

 

زهی تصوّر باطل که شمر، سبط نبی

بکشت و بود گمانش که بر ثواب رسید

 

ز شرم آن لب عطشان، چنان فرو به زمین

فرات رفت که بار دگر به آب رسید

 

کتاب‌خانه‌ی دین رسول شد پامال

چو سوی کرببلا، شمر بی‌کتاب رسید

 

چنان علامت محشر به ظهر عاشورا

پدید شد که به یک نیزه، آفتاب رسید

 

به دهر شورش روز حساب شد بر پا

ز بس به آل علی، ظلم بی‌حساب رسید

 

کمان شد از غم اصغر، قد چو سرو حسین

چو تیر حرمله بر حلق آن جناب رسید

 

ز هجر گندم خال لب علی‌اکبر

خروش سنگ بر این هفت آسیاب رسید

 

 

ظهر عاشورا

سر حسین، چو در مجلس شراب رسید

فغان اهل حریمش به آفتاب رسید

 

هنوز خاک عزا، باد می‌کند بر سر

از آن خزان که به گل‌گشت بوتراب رسید

 

بر آر سر ز نجف، ای شه ولایت! و بین

چها بر آل تو، در کوفه‌ی خراب رسید

 

زهی تصوّر باطل که شمر، سبط نبی

بکشت و بود گمانش که بر ثواب رسید

 

ز شرم آن لب عطشان، چنان فرو به زمین

فرات رفت که بار دگر به آب رسید

 

کتاب‌خانه‌ی دین رسول شد پامال

چو سوی کرببلا، شمر بی‌کتاب رسید

 

چنان علامت محشر به ظهر عاشورا

پدید شد که به یک نیزه، آفتاب رسید

 

به دهر شورش روز حساب شد بر پا

ز بس به آل علی، ظلم بی‌حساب رسید

 

کمان شد از غم اصغر، قد چو سرو حسین

چو تیر حرمله بر حلق آن جناب رسید

 

ز هجر گندم خال لب علی‌اکبر

خروش سنگ بر این هفت آسیاب رسید

 

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×