مشخصات شعر

دو سطر از خورشید

و بعد نام تو بود و دو سطر از خورشید

دو دست کز افقی دور دست می‌تابید

 

همان دو قافیه از شعر شمعدانی‌ها

دو یادگاری زینب، دو آفتاب امید

 

دو نوجوان که یکی واژه واژه ایثار است

و بر زبان یکی آیه آیه از توحید

 

نگاه آبی مهتاب تاب را گم کرد

و کرد کار خودش را قسم به یاسِ سپید

 

و آمدند به دریایی از شکوفایی

دو شاخه از گل آیینه‌های بی‌تردید

 

شبیه نیست به موسی؟ و یا که هارون است؟

که باز عرصۀ فرعونیان به خود لرزید

 

دو دست خوشۀ باران، دو دست خوشۀ نور

که سایه سایه عطش در گلویشان پیچید

 

میان نیلی دریا دو جام چرخیدند

و جرعه جرعه افق این دو جام را نوشید

 

غروب شد و خدا باز هم ستاره نوشت

و باز نور خودش را به بیکران پاشید

 

و آسمان حسین از افق دو مهمان داشت

دو آینه، دو ستاره، دو سطر از خورشید

 

دو سطر از خورشید

و بعد نام تو بود و دو سطر از خورشید

دو دست کز افقی دور دست می‌تابید

 

همان دو قافیه از شعر شمعدانی‌ها

دو یادگاری زینب، دو آفتاب امید

 

دو نوجوان که یکی واژه واژه ایثار است

و بر زبان یکی آیه آیه از توحید

 

نگاه آبی مهتاب تاب را گم کرد

و کرد کار خودش را قسم به یاسِ سپید

 

و آمدند به دریایی از شکوفایی

دو شاخه از گل آیینه‌های بی‌تردید

 

شبیه نیست به موسی؟ و یا که هارون است؟

که باز عرصۀ فرعونیان به خود لرزید

 

دو دست خوشۀ باران، دو دست خوشۀ نور

که سایه سایه عطش در گلویشان پیچید

 

میان نیلی دریا دو جام چرخیدند

و جرعه جرعه افق این دو جام را نوشید

 

غروب شد و خدا باز هم ستاره نوشت

و باز نور خودش را به بیکران پاشید

 

و آسمان حسین از افق دو مهمان داشت

دو آینه، دو ستاره، دو سطر از خورشید

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×