- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۰۲/۰۴
- بازدید: ۱۹۲۰
- شماره مطلب: ۳۱۷۵
-
چاپ
ستارهایست که همسطح آفتاب شده
خودش به دست خودش کودک، انتخاب شده
ستارهایست که همسطح آفتاب شده
علیاصغرِ شش ماهه رفت و او مانده
هزار مرتبه از این قضیه آب شده
هزار بار دم رفتنش به سمت جلو
یکی رسیده و او نقشهاش خراب شده
عذاب میکشد از اینکه راه میرود و
تمام دلخوشی عمه و رباب شده
سپاه عمه اسیرند و مرد خوشحال است
که جزء لشکر عباس احتساب شده
مگر که کودک بیادعا گناهش چیست
که بین لشکریان کشتنش ثواب شده
کجای دشت نشستی بلند شو عباس
که بیتو کشتن اطفال، نیز باب شده
همین که تیر به سمتش روانه شد خندید
که با رقیه سر جنگ بیحساب شده
حسین مثل کتاب غم است و عبدالله
به تیر حرملهای جلد این کتاب شده
-
نهایت توحید
تو آمدی زمین و زمان بیقرار شد
توحید در نهایت خود آشکار شد
با روی کار آمدن رویت، آفتاب؛
از کار سروری جهان برکنار شد
-
اقیانوس آرام
دوتا بازو به دنیا آمده، نامش اباالفضل است
دوتا ابرو که وقت رزم، پیغامش اباالفضل است
به وقت رزم قاسم از رجزهای علی اکبر
اگر وامی گرفته، ضامن وامش اباالفضل است
-
روز برادر
اگر در خاک آذربایجان، جانان اباالفضل است
دلیل جان به اسم شهر زنجان، جان ابالفضل است
ستون خیمۀ کرب و بلا در باد و در طوفان
نمیافتد یقین تا تکیهگاه آن اباالفضل است
-
سیاهتر شده ماه محرم از چشمش
نه اینکه سر بزند ماهتاب از دستش
على ست، سرزده یک آفتاب از دستش
براى ثبت نگین عقیق عباسى
على ست ساخته امشب رکاب از دستش
ستارهایست که همسطح آفتاب شده
خودش به دست خودش کودک، انتخاب شده
ستارهایست که همسطح آفتاب شده
علیاصغرِ شش ماهه رفت و او مانده
هزار مرتبه از این قضیه آب شده
هزار بار دم رفتنش به سمت جلو
یکی رسیده و او نقشهاش خراب شده
عذاب میکشد از اینکه راه میرود و
تمام دلخوشی عمه و رباب شده
سپاه عمه اسیرند و مرد خوشحال است
که جزء لشکر عباس احتساب شده
مگر که کودک بیادعا گناهش چیست
که بین لشکریان کشتنش ثواب شده
کجای دشت نشستی بلند شو عباس
که بیتو کشتن اطفال، نیز باب شده
همین که تیر به سمتش روانه شد خندید
که با رقیه سر جنگ بیحساب شده
حسین مثل کتاب غم است و عبدالله
به تیر حرملهای جلد این کتاب شده
یا حسین ... یا اباالفضل ... یا زینب ... یا علی اصغر ...