مشخصات شعر

کوه اهل‌بیت

بس که با خود ماتم از کرب‌وبلا برداشته

بوی غصه کوچه‌های شام را برداشته

 

این دو تا تا عرش بالا رفته که گلدسته نیست

زینب است و دست‌های بر دعا برداشته

 

در حقیقت چهره‌ی آیینه‌ی کرب‌وبلا

با وفور اشک‌های خود جلا برداشته

 

کوچه و محراب و خون تشت را دیده، ولی

چون عمود نیزه را دیده‌ست تا برداشته

 

گوییا بر چهره‌ی زینب زده آن بی‌حیا

خیزران را وقتی از تشت طلا برداشته

 

طاقتش دیگر شبیه سال‌های پیش نیست

غصه‌های خویش را از هم جدا برداشته

 

پهن کرده دور بستر گریه‌ی یک عمر را

کوله‌باری را که از کرب‌وبلا برداشته

 

تا همین اندازه می‌گویم که کوه اهل بیت

چند وقتی می‌شود با خود عصا برداشته

 

کوه اهل‌بیت

بس که با خود ماتم از کرب‌وبلا برداشته

بوی غصه کوچه‌های شام را برداشته

 

این دو تا تا عرش بالا رفته که گلدسته نیست

زینب است و دست‌های بر دعا برداشته

 

در حقیقت چهره‌ی آیینه‌ی کرب‌وبلا

با وفور اشک‌های خود جلا برداشته

 

کوچه و محراب و خون تشت را دیده، ولی

چون عمود نیزه را دیده‌ست تا برداشته

 

گوییا بر چهره‌ی زینب زده آن بی‌حیا

خیزران را وقتی از تشت طلا برداشته

 

طاقتش دیگر شبیه سال‌های پیش نیست

غصه‌های خویش را از هم جدا برداشته

 

پهن کرده دور بستر گریه‌ی یک عمر را

کوله‌باری را که از کرب‌وبلا برداشته

 

تا همین اندازه می‌گویم که کوه اهل بیت

چند وقتی می‌شود با خود عصا برداشته

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×