- تاریخ انتشار: ۱۳۹۲/۱۲/۱۳
- بازدید: ۱۹۴۸
- شماره مطلب: ۲۹۸
-
چاپ
تقدیم به امالمصائب، حضرت زینب کبری (سلام الله علیها)
تویی که شهرۀ شهری به عشق ورزیدن
تویی که منتخب هستی به نیزه، سر دیدن
بگو برای من از خاطرات خود بانو
کنار مقتل عشق و گلو و بوسیدن
ز بعد کرب و بلا، کودکان بی بابا
شنیدهام که همیشه گرسنه خوابیدن
الا مفسّر قرآن چقدر لذت داشت
صدای قاری قرآن ز نیزه بشنیدن؟
به جز شما چه کسی میتواند ای خانم
شبیه ابر بهاری ز غصه باریدن؟
و «ما رأیت و إلّا جمیل» تان یعنی
تویی که دیده نیالودهای به بد دیدن
-
مژدگانی بده عباس، که خواهر آمد
اربعین تو رسیده است و ز راه آمده است
خواهرت با قد خم گشته و آه آمده است
زینب از وادی شام آمده، چشمت روشن
از کجا تا به کجا آمده؟ چشمت روشن
-
نشانۀ ظهور
از داغ حسین به جانم آه افتاده
کارم به در خانۀ ماه افتاده
حتما که نشانۀ ظهور مهدی است
این خیل عظیمی که به راه افتاده
-
هرکه دارد هوس کرببلا، بسم الله
عرفه آمده، از یار خبر نیست چرا؟
چقدر ناله زنم آه، کجایی آقا؟
رمضان که نشد و این عرفه هم نشد و
پس قرار من و تو کی و کجا؟ ای جانا
-
ذکر قنوت زینب کبری، ابالحسن
یا مظهرالعجائب دنیا ابالحسن
یا ایهالعزیز خدا، یا ابالحسن
وقتی غلام حلقه به گوش حسن شدم
بهتر بود صدات زنم با ابالحسن
تقدیم به امالمصائب، حضرت زینب کبری (سلام الله علیها)
تویی که شهرۀ شهری به عشق ورزیدن
تویی که منتخب هستی به نیزه، سر دیدن
بگو برای من از خاطرات خود بانو
کنار مقتل عشق و گلو و بوسیدن
ز بعد کرب و بلا، کودکان بی بابا
شنیدهام که همیشه گرسنه خوابیدن
الا مفسّر قرآن چقدر لذت داشت
صدای قاری قرآن ز نیزه بشنیدن؟
به جز شما چه کسی میتواند ای خانم
شبیه ابر بهاری ز غصه باریدن؟
و «ما رأیت و إلّا جمیل» تان یعنی
تویی که دیده نیالودهای به بد دیدن