- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۰۴/۲۳
- بازدید: ۱۷۹۵
- شماره مطلب: ۲۹۴۷
-
چاپ
سوز آتشین
وقتی که از مقابل چشم تری حسین
رفتی، شده است مرگ خودم باورم حسین
با اینکه تازیانه پرم را شکسته است
اما هنوز دور و برت میپرم حسین
تو دائماً به فکر من و معجر منی
من هم به فکر غارت انگشترم حسین
قدم اگر خمیده شده بیدلیل نیست
بر شانه بار داغ تو را میبرم حسین
با خطبه خوانیام همه را سرخ میکنم
با سوز آتشین تب حنجرم حسین
-
تو دوم نسخه شاه غدیری
دو چشمت چشمهآب حیات است
دو دستت سفرهدار کائنات است
اگرچه آسمان اینقدر بالاست
ولی باید بگویم خاک پات است
-
دومین مرتضی
ظرف خالی، دوباره پر شده است
آسمان از ستاره پر شده است
هر دو چشم ستاره بارانم
از شعف، از نظاره پر شده است
-
عشقمان بوده بمانیم فقط محضر عشق
دل ما خورده گره بر ورق دفتر عشق
درسها یاد گرفتیم از این منبر عشق
کسب تکلیف نمودیم اگر از در عشق
عشقمان بوده بمانیم فقط محضر عشق
-
روضۀ سقا
این جمعه هم گذشت، نشد تا ببینمت
دادم به دل امید که فردا ببینمت
میخوانم از دو دست ابوالفضل تا مگر
یک شب میان روضۀ سقا ببینمت
سوز آتشین
وقتی که از مقابل چشم تری حسین
رفتی، شده است مرگ خودم باورم حسین
با اینکه تازیانه پرم را شکسته است
اما هنوز دور و برت میپرم حسین
تو دائماً به فکر من و معجر منی
من هم به فکر غارت انگشترم حسین
قدم اگر خمیده شده بیدلیل نیست
بر شانه بار داغ تو را میبرم حسین
با خطبه خوانیام همه را سرخ میکنم
با سوز آتشین تب حنجرم حسین