مشخصات شعر

سیب

از شاخه بر روی زمین رقصان می‌افتد

می‌غلتد و در دامن جانان می‌افتد

 

این نقطۀ پیدایش قانون ثقل است

وقتی که سیبی بر سر انسان می‌افتد

 

از میوۀ ممنوعه باید رفت و پرسید

آدم چرا در دام این شیطان می‌افتد؟

 

حتی دهان رودها هم آب افتاد

سیبی به جویی دارد از ایوان می‌افتد

 

با آب‌ها می‌چرخد و همپای ماهی‌

یک اتّفاق تازه در جریان می‌افتد

 

روزی اگر لبخند سیبی را ببیند

خرما دگر از چشم نخلستان می‌افتد

 

مدهوش رنگش می‌شود زیبای خفته

در داستان‌ها اتّفاق آسان می‌افتد

 

***

 

این بوی مظلومیّت است، این بوی سیب است

آدم به یاد کُشتۀ عطشان می‌افتد

 

سیب

از شاخه بر روی زمین رقصان می‌افتد

می‌غلتد و در دامن جانان می‌افتد

 

این نقطۀ پیدایش قانون ثقل است

وقتی که سیبی بر سر انسان می‌افتد

 

از میوۀ ممنوعه باید رفت و پرسید

آدم چرا در دام این شیطان می‌افتد؟

 

حتی دهان رودها هم آب افتاد

سیبی به جویی دارد از ایوان می‌افتد

 

با آب‌ها می‌چرخد و همپای ماهی‌

یک اتّفاق تازه در جریان می‌افتد

 

روزی اگر لبخند سیبی را ببیند

خرما دگر از چشم نخلستان می‌افتد

 

مدهوش رنگش می‌شود زیبای خفته

در داستان‌ها اتّفاق آسان می‌افتد

 

***

 

این بوی مظلومیّت است، این بوی سیب است

آدم به یاد کُشتۀ عطشان می‌افتد

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×