مشخصات شعر

در برکۀ دستان تو شد آب گرفتار

 

 

ای در شب چشمان تو مهتاب گرفتار      

دریا شده بعد از تو به گرداب گرفتار

 

گیرایی می از نفس شعله‌ور توست         

در هرم لب توست می ناب گرفتار

 

عالم به نوا آمدو بیدار نبودند                  

مردان ستم پیشۀ در خواب گرفتار

 

یک مشت فلان بن فلان بن فلانند          

این لشکر مغلوب به القاب گرفتار

 

این ظاهر امر است ببین اهل حرم را        

لب تشنه، مصیبت زده، بی‌تاب، گرفتار

 

تصویر رباب است و لب تشنۀ اصغر          

عکسی که شده در قفس قاب گرفتار

 

این تیر چه تیری است که گردانده علی را    

چون ماهی افتاده به قلاب گرفتار

 

لب تشنۀ لب‌های تو شد آب و ندیدند        

در برکۀ دستان تو شد آب گرفتار

 

مژگان تو تعقیب نماز شب قدر است        

ای در خم ابروی تو محراب گرفتار

 

از بس که بلند است حدیث تو و دستت     

ترسم که شود شعر به اطناب گرفتار

 

مثل تو کسی نیست که این گونه بماند     

در بند غم حضرت ارباب گرفتار

در برکۀ دستان تو شد آب گرفتار

 

 

ای در شب چشمان تو مهتاب گرفتار      

دریا شده بعد از تو به گرداب گرفتار

 

گیرایی می از نفس شعله‌ور توست         

در هرم لب توست می ناب گرفتار

 

عالم به نوا آمدو بیدار نبودند                  

مردان ستم پیشۀ در خواب گرفتار

 

یک مشت فلان بن فلان بن فلانند          

این لشکر مغلوب به القاب گرفتار

 

این ظاهر امر است ببین اهل حرم را        

لب تشنه، مصیبت زده، بی‌تاب، گرفتار

 

تصویر رباب است و لب تشنۀ اصغر          

عکسی که شده در قفس قاب گرفتار

 

این تیر چه تیری است که گردانده علی را    

چون ماهی افتاده به قلاب گرفتار

 

لب تشنۀ لب‌های تو شد آب و ندیدند        

در برکۀ دستان تو شد آب گرفتار

 

مژگان تو تعقیب نماز شب قدر است        

ای در خم ابروی تو محراب گرفتار

 

از بس که بلند است حدیث تو و دستت     

ترسم که شود شعر به اطناب گرفتار

 

مثل تو کسی نیست که این گونه بماند     

در بند غم حضرت ارباب گرفتار

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×