مشخصات شعر

نگاه مرثیه

آن شب امیر قافله سفره ماه را گشود

و از فاصلۀ  دو انگشت ضیافت عشق را

به تماشا گذاشت.

یاران، لقمۀ  گلوگیر عشق را برداشتند

و مرگ­‌های عاشقانه در بلوغ شکفت

و فردا تصاویری جدید

نگاه مرثیه را مجروح کرد

کوفه

انگشت نمای بی­‌وفایی شد

و کوفی، فحشی رکیک

که «یای» نسبت را بدنام کرده است.

تمامت بیداد

داد از عدالتِ تنها ستاند.

خیمه‌­ها زیر نگاه دریدۀ  آفتاب

در هرم مضاعف شعله سوخت

و زمین از سرها

بر نیزه و دار، سرشار

اینک

در نگاهم هر درخت

داری­‌ است

که فریبکارانه در هیئت سبز خویش

شیعه مردان فردا را

انتظار می­‌کشد.

نگاه مرثیه

آن شب امیر قافله سفره ماه را گشود

و از فاصلۀ  دو انگشت ضیافت عشق را

به تماشا گذاشت.

یاران، لقمۀ  گلوگیر عشق را برداشتند

و مرگ­‌های عاشقانه در بلوغ شکفت

و فردا تصاویری جدید

نگاه مرثیه را مجروح کرد

کوفه

انگشت نمای بی­‌وفایی شد

و کوفی، فحشی رکیک

که «یای» نسبت را بدنام کرده است.

تمامت بیداد

داد از عدالتِ تنها ستاند.

خیمه‌­ها زیر نگاه دریدۀ  آفتاب

در هرم مضاعف شعله سوخت

و زمین از سرها

بر نیزه و دار، سرشار

اینک

در نگاهم هر درخت

داری­‌ است

که فریبکارانه در هیئت سبز خویش

شیعه مردان فردا را

انتظار می­‌کشد.

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×