- تاریخ انتشار: ۱۳۹۴/۰۲/۱۳
- بازدید: ۳۲۶۶
- شماره مطلب: ۱۵۰۸
-
چاپ
ما را پیام خطبۀ زینب نجات داد
ما ریزه خوار سفرۀ احسان زینبیم
مدیون لطف و فضل ِ فراوان زینبیم
بال ملخ به شانۀ چشم فقیر ماست
عمریست مور مُلک سلیمان زینبیم
ما را پیام خطبۀ زینب نجات داد
شکر خدا که جمله مسلمان زینبیم
پیغمبرانه سینه زنان را بهشت برد
ما قوم دربه در شده، سلمان زینبیم
ما را غلام حلقه به گوشش نوشتهاند
فرموده کردگار:«که از آن زینبیم»
ما مثل زلف نیزه نشینان قافله
از کربلا به کوفه پریشان زینیبم
جان میدهیم عاقبت از غصه اش که ما
کشتی شکست خوردۀ طوفان زینبیم
در زیر کوه غم به خدا شکوهای نکرد
حیران و مات ِ عصمت و ایمان زینبیم
با خیمههای سوخته معجر درست کرد
مبهوت ابتکار درخشان زینبیم
-
شهر علی نشناخت بانوی خودش را
بالم شکسته، از پرم چیزی نگویم
از کوچ پر دردسرم چیزی نگویم
طوفان سختی باغمان را زیر و رو کرد
از لالههای پرپرم چیزی نگویم
-
استاد درس رزم علمدار کربلا
شاهنشه اریکۀ قدرت اباالحسن
اسطورۀ صلابت و غیرت اباالحسن
یا والی الولی، ید حق، بندۀ خلف
یا مظهر العجایب عالم، شه نجف
-
فصل بلوغ شیعه یقیناً محرم است
در کوچهها، نسیم بهشت محرم است
این شهر بی مجالس روضه، جهنم است
پیراهن سیاه عزاداری شما
زیباترین تجلی عشق مجسم است
-
شرمندهام نمردهام از رنج روضهها
آه دلم به آینه زنگار میزند
پیراهن وصال، تنش زار میزند
عمرم، جوانیام، همه خرج گناه شد
این گریهها زیان مرا جار میزند
ما را پیام خطبۀ زینب نجات داد
ما ریزه خوار سفرۀ احسان زینبیم
مدیون لطف و فضل ِ فراوان زینبیم
بال ملخ به شانۀ چشم فقیر ماست
عمریست مور مُلک سلیمان زینبیم
ما را پیام خطبۀ زینب نجات داد
شکر خدا که جمله مسلمان زینبیم
پیغمبرانه سینه زنان را بهشت برد
ما قوم دربه در شده، سلمان زینبیم
ما را غلام حلقه به گوشش نوشتهاند
فرموده کردگار:«که از آن زینبیم»
ما مثل زلف نیزه نشینان قافله
از کربلا به کوفه پریشان زینیبم
جان میدهیم عاقبت از غصه اش که ما
کشتی شکست خوردۀ طوفان زینبیم
در زیر کوه غم به خدا شکوهای نکرد
حیران و مات ِ عصمت و ایمان زینبیم
با خیمههای سوخته معجر درست کرد
مبهوت ابتکار درخشان زینبیم