مشخصات شعر

دیر نکنی...

حالا که می‌رى یه وقت دیر نکنى

جلوى خیمه من و پیر نکنى

من به تو تکیه زدم... با رفتنت

کوه من، من و زمینگیر نکنى

 

***

 

«تا» بشى و «تا» بشیم چه فایده؟

سیر بشیم تنها بشیم چه فایده؟

اگه صدتا صدتا مشک آب بیارى

ولى بى سقا بشیم چه فایده؟

 

***

 

همه از دست تو آبرو می‌خان

خاک پاهات و برا وضو می‌خان

اگه آب نشد نشد، پاشو بیا

بچه‌ها آب نمی‌خان، عمو می‌خان

 

***

 

یه تار موت و به دنیا نمی‌دن

چشمات و به صدتا دریا نمی‌دن

به تو قول میدن تموم دخترام

بمیرن معجر به اینها نمی‌دن

 

***

به سرت عمود آهنین زدن

تو حسین شدى، برا همین زدن

کمر تو کمر من و شکست

تا زمین خوردى من و زمین زدن

 

***

 

اى علمدار تو رو با علم زدن

قد و بالاى تو رو به هم زدن

چهار هزار کمون به دست یکى یکى

اومدن روى تنت قدم زدن

 

***

 

صدامو تا نشنیدن کاری بکن

گریمو تا ندیدن کاری بکن

صدای اسباشونو نمی‌شنوی

دم خیمه رسیدن، کاری بکن

 

***

نزن این نیزه‌ها رو با پا عقب

خودتو هی می‌کشی چرا عقب

تیر تو چشمت بود و افتادی حالا

از جلو درش بیارم یا عقب؟

 

***

 

تو مگه قرار نبود دیر نکنى

جلوى خیمه من و پیر نکنى

تو مگه قرار نبود با رفتنت

کوه من منو زمینگیر نکنى؟

 

***

 

روی پام چشمای دریاتو نکش

اینقدر روی زمین پاتو نکش

کاریه که شده، پس گریه نکن

اینقدر به مشک، چشماتو نکش

 

***

 

قطره قطره جمع شو، دریا شو بریم

دوباره خوش قد و بالا شو بریم

به خدا بچه‌ها از تو راضی‌ان

همشون منتظرن، پاشو بریم

 

***

 

وقتشه لرزش پامو ببینن

کمرِ انگشت نمامو ببینن

بهتره حالا نرم به خیمه‌ها

نمی‌خوام که گریه‌هامو ببینن

دیر نکنی...

حالا که می‌رى یه وقت دیر نکنى

جلوى خیمه من و پیر نکنى

من به تو تکیه زدم... با رفتنت

کوه من، من و زمینگیر نکنى

 

***

 

«تا» بشى و «تا» بشیم چه فایده؟

سیر بشیم تنها بشیم چه فایده؟

اگه صدتا صدتا مشک آب بیارى

ولى بى سقا بشیم چه فایده؟

 

***

 

همه از دست تو آبرو می‌خان

خاک پاهات و برا وضو می‌خان

اگه آب نشد نشد، پاشو بیا

بچه‌ها آب نمی‌خان، عمو می‌خان

 

***

 

یه تار موت و به دنیا نمی‌دن

چشمات و به صدتا دریا نمی‌دن

به تو قول میدن تموم دخترام

بمیرن معجر به اینها نمی‌دن

 

***

به سرت عمود آهنین زدن

تو حسین شدى، برا همین زدن

کمر تو کمر من و شکست

تا زمین خوردى من و زمین زدن

 

***

 

اى علمدار تو رو با علم زدن

قد و بالاى تو رو به هم زدن

چهار هزار کمون به دست یکى یکى

اومدن روى تنت قدم زدن

 

***

 

صدامو تا نشنیدن کاری بکن

گریمو تا ندیدن کاری بکن

صدای اسباشونو نمی‌شنوی

دم خیمه رسیدن، کاری بکن

 

***

نزن این نیزه‌ها رو با پا عقب

خودتو هی می‌کشی چرا عقب

تیر تو چشمت بود و افتادی حالا

از جلو درش بیارم یا عقب؟

 

***

 

تو مگه قرار نبود دیر نکنى

جلوى خیمه من و پیر نکنى

تو مگه قرار نبود با رفتنت

کوه من منو زمینگیر نکنى؟

 

***

 

روی پام چشمای دریاتو نکش

اینقدر روی زمین پاتو نکش

کاریه که شده، پس گریه نکن

اینقدر به مشک، چشماتو نکش

 

***

 

قطره قطره جمع شو، دریا شو بریم

دوباره خوش قد و بالا شو بریم

به خدا بچه‌ها از تو راضی‌ان

همشون منتظرن، پاشو بریم

 

***

 

وقتشه لرزش پامو ببینن

کمرِ انگشت نمامو ببینن

بهتره حالا نرم به خیمه‌ها

نمی‌خوام که گریه‌هامو ببینن

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×