- تاریخ انتشار: ۱۳۹۴/۰۵/۰۵
- بازدید: ۱۶۱۴
- شماره مطلب: ۱۴۰۳
-
چاپ
مسیح بر خاک
گودال قتلگاه پر از بوی سیب بود
بر خاکِ داغ صورت شیب الخضیب بود
بر جای بوسههای نبی خنجر عدو
خنجر نمیبرید و برایش عجیب بود
مولا چه عاشقانه به معراج رفته بود
وقتی که زیر چکمۀ آن نانجیب بود
پیچیده بود نالۀ زینب ولی چه سود
تنها سلاح خواهرش امّن یجیب بود
زینب نظاره کن به زیر سم اسبها
ای کاش که مسیح تو هم بر صلیب بود
-
ارکان عالم
شش گوشهی ضریح تو ارکان عالم است
هفت آسمان برای تو مشغول ماتم است
جبریل نوحهخوان و ملائک به سر زنان
عرش خدا به یاد تو لبریز از غم است
-
سرش را بسته بودند
تمام کودکانت خسته بودند
و روی خاکها بنشسته بودند
چه خالی بود جای دست عباس
سرش را روی نیزه بسته بودند
-
امشبی را ...
بوی ایثار و شهادت بوی خون میآید
عشق از پردهی اسرار برون میآید
این سوی معرکه آوای جنون میآید
آن سوی معرکه پیوسته قشون میآید
-
میرفتی ...
پناه قافلۀ بی پناه! میرفتی
بهرغم دلهرۀ ذوالجناح میرفتی
کسی برای تو دیگر نمانده بود آقا!
تو یک تنه به دل آن سپاه میرفتی
مسیح بر خاک
گودال قتلگاه پر از بوی سیب بود
بر خاکِ داغ صورت شیب الخضیب بود
بر جای بوسههای نبی خنجر عدو
خنجر نمیبرید و برایش عجیب بود
مولا چه عاشقانه به معراج رفته بود
وقتی که زیر چکمۀ آن نانجیب بود
پیچیده بود نالۀ زینب ولی چه سود
تنها سلاح خواهرش امّن یجیب بود
زینب نظاره کن به زیر سم اسبها
ای کاش که مسیح تو هم بر صلیب بود