- تاریخ انتشار: ۱۳۹۴/۰۱/۱۸
- بازدید: ۲۱۵۷
- شماره مطلب: ۱۱۴۵
-
چاپ
صدایم کاش میکردی
صدایم کاش میکردی، که از ماندن بپرهیزم
شبی در کربلای تو، به بوی عشق، برخیزم
صدایم کاش میکردی، شبی تا شعلهور گردم
به رستاخیز داغ تو، بسوزم، بال و پر ریزم
صدایم کاش میکردی، تو ای توفان سرخ خون
که من با غیرت خشمت، بپیوندم، بیامیزم
صدایم کاش میکردی، که جان از کف بیاندازم
ندارم غیر نقد جان، که در پای غمت ریزم
صدایم کاش میکردی، که در حسرت نمیرم من
تو «هل من ناصرٍ...» گویی، به لبیکی به پاخیزم
صدایم کاش میکردی، ولی نه... من عقب ماندم
دریغا ظهر عاشوراست، تو را من اشک میریزم!
-
السـلام علیک یا دریا
ای امام خجستۀ پیروز، سورۀ خــون، حقیقت زیبا!
از قیام تو میتوان گفتن، تـا هنوز و همیشۀ دنیا
از قیام تو میتوان گفتن، نامکرر به هر زبان امروز
ترجمان فصیح خون تـو، ترجمان تمام خوبیها
-
زینت سجادۀ عشق
بعد از آن واقعۀ سرخ، بلا سهم، تو شد
پیکر سوختۀ کرب و بلا، سهم تو شد
بعد از آن واقعه، هفتاد و دو آیینه شکستناگهان، داغ دل آینهها، سهم تو شد
-
غریبانۀ کربلا
اگر میشنیدم صدای تو را
و میخواندم آیینه های تو را
شبی میسرودم به آهنگ غم
غریبانه کربلای تو را
-
پیروز
هفتاد و دو مرد ... ! کربلا پیروز است
در ظهر نبرد، کربلا پیروز است
تردید مکن در آیۀ جاء الحق
ای چرخ بگرد! کربلا پیروز است
صدایم کاش میکردی
صدایم کاش میکردی، که از ماندن بپرهیزم
شبی در کربلای تو، به بوی عشق، برخیزم
صدایم کاش میکردی، شبی تا شعلهور گردم
به رستاخیز داغ تو، بسوزم، بال و پر ریزم
صدایم کاش میکردی، تو ای توفان سرخ خون
که من با غیرت خشمت، بپیوندم، بیامیزم
صدایم کاش میکردی، که جان از کف بیاندازم
ندارم غیر نقد جان، که در پای غمت ریزم
صدایم کاش میکردی، که در حسرت نمیرم من
تو «هل من ناصرٍ...» گویی، به لبیکی به پاخیزم
صدایم کاش میکردی، ولی نه... من عقب ماندم
دریغا ظهر عاشوراست، تو را من اشک میریزم!
زیبا بود