دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
روح آیۀ تطهیر

در سکوت شکستۀ صحرا

کاروانی ز دور شد پیدا

 

کاروان عشیرۀ سادات

کاروان قبیلۀ طاها

 

حجت قبول!

آمدی ‌ای حاجی کرب و بلا، حجت قبول

سر در آوردی چرا از نینوا؟ حجت قبول

 

صاحب کعبه! چرا از کعبه آواره شدی؟

کعبه‌ات اینجاست ‌ای خون خدا؟ حجت قبول

 

نام این صحرا ز دیده اشک جاری می‌‌کند

ای امیرالحاج! قلبم بی‌قراری می‌‌کند

تا که از غصه نمیرم، گریه یاری می‌‌کند

 

جان من کمتر بگو، کرب و بلا، کرب و بلا

نام این صحرا ز دیده اشک جاری می‌‌کند

 

داغ تنهایی

می‌سوزم و چون آتشی در احتراقم

آه ‌ای اجل از چه نمی‌آیی سراغم؟

 

این دشت نیت کرده یارم را بگیرد

ای مرگ مرهم شو بر این زخم فراقم

 

سفر نزدیک است

لحظۀ پر زدن ما به نظر نزدیک است

راه عرش از دل صحرا چقدر نزدیک است

 

در دل خیمه بیایید همه جمع شوید

همه را سیر ببینم که سفر نزدیک است

 

رسم عشق

بعد از سه روز جسم عزیزش کفن نداشت یوسف‌ترین شهید خدا، پیرهن نداشت او رفت تا که زنده کند رسم عشق را از خود گذشته بود، غم ما و من نداشت

 

خلیل آل علی

عزیز فاطمه! بر کربلا خوش آمده‌ای

خلیل آل علی! بر منا خوش آمده‌ای

 

هنوز کعبه ز هجران تو سیه پوش است

شکوه مروه، صفای صفا، خوش آمده‌ای

 

جمعند خانوادۀ زهرا کنار هم

عباس آمده است و علی اکبر آمده است

وقتی رباب هست، علی اصغر آمده است

 

جمعند خانوادۀ زهرا کنار هم

اینجا برادری است که با خواهر آمده است

 

بوی جدایی

این زمین داغ به دل می‌دهد، آخر برویم

در من آشوب شده، جان برادر برویم

 

خاک اینجا چقدر بوی جدایی دارد

زینت دوش نبی! جان پیمبر برویم

 

خورشید من

تا باد به موی سرت افتاد، دلم ریخت

تا اشک ز چشم ترت افتاد، دلم ریخت

 

امروز میان تو و حر بن ریاحی

تا صحبتی از مادرت افتاد، دلم ریخت

 

یار وفادار

زلف همۀ خلق گرفتار حسین است

حال همه آشفته و بیمار حسین است

 

باید که خلائق همگی اشک بریزند

وقتی که خداوند عزادار حسین است

 

با روضۀ حسین دعا می‌شود قبول

با هر مصیبتی و بلا ابک للحسین

در روضه‌ها و ختم و عزا ابک للحسین

 

امر امام را همه باید عمل کنند

فرموده است امام رضا ابک للحسین

 

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×