دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
بوی جنت

در حریم نور جای مشعل و فانوس نیست

هیچ کس از لطفتان در این حرم مأیوس نیست

 

شکر حق با شیر مادر مهرتان در دل نشست

واقعا بیچاره هرکس با شما مأنوس نیست

 

گریان شدن برای حسین است آبرو

تسلیمم ‌ای کریم، که زندانی‌ام کنید

فکری برای بی سر و سامانی‌ام کنید

 

بخشش بس است، عمر من بی نوا گذشت

من را مؤاخذه به هوسرانی‌ام کنید

 

تعبیر خواب

بی مهری‌اش کاشانه را دلگیر کرده

غم را میان سینه‌ام تکثیر کرده

 

غربت میان شهر، جای خود بماند

غربت در این خانه، دلم را پیر کرده

 

میان روضۀ تو از هلال یاد می‌شود

یکی بخیل می‌شود، یکی جواد می‌شود

یکی مرید می‌شود، یکی مراد می‌شود

 

یکی امیر می‌شود، برای سلطنت ولی

یکی تمام عمر، عبد خانه‌زاد می‌شود

 

چشم پر شبنم

نامحرم آوردم دل و محرم گذشتم

بر دل نوشتم: «دوستت دارم»، گذشتم

 

عشق است و عاشق هرچه دارد نذر عشق است

از مادرم، دار و ندارم هم گذشتم

 

هیهات منّا الذله

خواندی حدیث خود را، هیهات منّا الذله

پیچید بین صحرا، هیهات منّا الذله

 

تو فاطمی سرشتی، با خون خود نوشتی

در موجی از بلایا، هیهات منّا الذله

 

حسرت سلمان و قنبر

خوب است روضه، روضۀ ارباب بهتر است

از این جهت که گریه‌کن روضه، مادر است

 

باید که طفل اشک بیاید به گونه‌ام

وقتی که پلک، دست به سینه دمِ در است

 

عشق در کرببلا و زندگی در کربلاست

بشنو از من، دارم از یارم حکایت می‌‌کنم

سینه‌ای دارم کز آن شرح محبت می‌‌کنم

 

هر جوانی را دلی هر عاشقی را سینه‌ای است

من دلی دارم که آن را وقف هیئت می‌‌کنم

 

یعقوب‌‌های چشم من از دست رفته‌اند

هر روز پای هر محنت گریه می‌‌کنم

بر هر هزار زخم تنت گریه می‌‌کنم

 

با نوحه‌‌های هر شب تو گریه می‌‌کنم

با روضه‌‌های دل شکنت گریه می‌‌کنم

 

هرکه آمد روضۀ تو، خود به خود حُر می‌‌شود

کاسۀ صبر من از گریه گهی پر می‌‌شود

اشک روی قاب عکس کربلا در می‌‌شود

 

گریۀ پاک عزای تو، مرا هم پاک کرد

آب آلوده به دریا می‌‌رسد، کر می‌‌شود

 

عطر سیب

در حرم پیچید عطر سیب، زائر فیض برد

هرکسی در بارگاهت بود، حاضر فیض برد

 

با بیان روضه‌‌هایت پلک من هم خیس شد

چشم‌هایم چون زمین خشک و بایر فیض برد

 

قصید‌ه‌ای در نعت چهارده معصوم

به یمن آنکه گشودند پرنیان خیال

رمید شام فراق و دمید صبح وصال

 

رسید فصل بهار از پی خریف و شتا

مگر که وام بگیرد ز ابر مال و منال

 

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×