دسترسی سریع به موضوعات اشعار
کاش قرآن به سر بگیرم من
سفرهدار خدا، امام زمان
دگر امشب بیا امام زمان
شب قدر است هر کجا هستی
التماس دعا، امام زمان
مژدۀ سحر
وقت عشق است، چشم تر بدهید
شمعها مژدۀ سحر بدهید
کار دل گیر یک نگاه شماست
بر مناجات من اثر بدهید
یادگاری ز لالههای عطش
تو که بر چشم خلق جا داری
نوری و جلوۀ خدا داری
نور چشمان حضرت سجاد
ریشه در باغ هل اتی داری
راهی خاک کرب و بلایم نمیکنی؟
با اینکه پر شده قلم از واژههای تو
طبعم نمیکشد چه بگویم برای تو
لکنت گرفته است زبان قصیدهام
ماندم چگونه شعر بریزم به پای تو!
جامانده از شتاب تو این پای ناتوان
دستم نمیرسد به غبار عبای تو
در قتلگه پیش برادر گریه میکرد
از درد غربت داشت کوثر گریه میکرد
زهرا به روی قبر مادر گریه میکرد
خاک مزار مادرش را میگرفت و
با دست خود میریخت بر سر گریه میکرد
یاد گذشته یاد آینده برای
این مادر و دختر، پیمبر گریه میکرد