کرب و بلا: اگر در سیره علمی و عملی اهلبیت (ع) مطالعهای داشته باشیم، به وضوح این حقیقت که «کلهم نور واحد» آشکار میشود. ویژگیهای اخلاقی، سیره عملی در برخورد با دوستان و حتی دشمنان، فضایل و برجستگیهای علمی و ... همه نمونه آن چیزی است که از رسول خاتم تا امام عصر (ع) در این بزرگواران مشهود است.
«مرضیه محمد زاده»، پژوهشگر تاریخ اهلبیت (ع) و نویسنده دو کتاب «حسن بن علی (ع)، امام مصلح» و «حسین بن علی (ع)، امام شهدا» در سخنانی به تبیین مشابهتها و ویژگیهای مشترک امام حسن (ع) و امام حسین (ع) به عنوان دو امام معاصر پرداخت و گفت: دوران هفتساله اول زندگی حسنین (ع) در کنار رسولالله (ص) گذشت، یعنی زمانی که شخصیت یک فرد قرار است شکل بگیرد، حسنین تحت تربیت بهترین افراد قرار دارند. احادیثی از پیامبر اسلام (ص) درباره حسنین داریم که بیانگر ارتباطی فراتر از ارتباط یک پدربزرگ با نوادگان خود است.
وی ادامه داد: اینکه پیامبر (ص) میفرمایند «دوستداران حسنین (ع) دوستداران من هستند» یا اینکه میفرمایند «این دو با من در بهشت هستند» یا «حسن و حسین (ع) سید جوانان بهشت هستند» اینکه نام سید و آقا بر آنها میگذارند همه و همه برای این است که به مردم نشان دهند اگر میخواهند در صراط مستقیم قرار گیرند فقط باید دنبالهرو آنها باشند. رسول خدا (ص) به همه کودکان ارادت و محبت داشتند، اما سخنان ایشان درباره حسنین (ع) ویژه و خاص است.
این استاد دانشگاه افزود: در عصر رسولالله (ص) چند واقعه اتفاق میافتد که حسنین نقش مستقیمی در آن وقایع دارند؛ اولین واقعه؛ نزول آیه تطهیر در خانه «امسلمه» است. در این آیه حسنین مطهر و پاک نامیده میشوند. واقعه دوم، واقعه مباهله پیامبر اسلام با مسیحیان نجران است که در این واقعه حسنین به عنوان فرزندان رسول خدا (ص) معرفی میشوند و از آن زمان رسماً اعلام شد که این دو فرزندان رسولالله (ص) از طریق دخترشان فاطمه (س) هستند، چون تا آن زمان فرزندان را بیشتر از طریق پدر به خاندان منسوب میکردند. آیه مباهله بسیار مهم است و امام حسن مجتبی (ع) در احتجاج خود از این آیه استفاده میکنند و بعدها میبینیم امام موسی کاظم (ع)، در مقابل هارون و امام رضا (ع) در مقابل مأمون نیز از این آیه استفاده کردهاند.
محمد زاده در ادامه به ماجرای بیعت رسول خدا با حسنین اشاره کرد و اظهار داشت: پیش از این دو بزرگوار، پیامبر با کودکی بیعت نکردهاند، اما با حسنین بیعت میکنند، یعنی بیعت رضوان با این دو نیز صورت میگیرد و این نشاندهنده این است که حسنین درعینحال که کودک هستند، مانند کودکان دیگر نیستند.
منزلت علمی حسنین (ع)
این پژوهشگر تاریخ اهلبیت (ع) در بخش دیگری از سخنان خود به منزلت علمی حسنین نیز اشاره کرد و اظهار داشت: حسنین (ع) آگاهترین و عالمترین افراد روزگار خود بودند. این مطلب را تنها شیعیان نگفتهاند، بلکه در کتب اهل سنت نیز بیان شده است که حسنین از افرادی بودند که معضلات علمی و فرهنگی جامعه را حل میکردند. نقل شده است که امام حسن (ع) هفتساله بودند، روزی امیر مؤمنان (ع) به خانه میآیند و میبینند حضرت زهرا (س) آیاتی را میخوانند. امام به ایشان میگوید این آیات تازه نازل شده است. از چه کسی آن را شنیدهاید؟ حضرت زهرا (س) فرمود از پسرم حسن. این مهم است. آیات گاه طولانی بودند و گاهی دستهای از آیات با هم نازل میشود. امام حسن (ع) این آیات را برای مادر خود میخواندند و این نشاندهنده علم و نبوغ خاص ایشان در کودکی است.
به گفته محمد زاده، از امام حسن (ع) ادعیه و سخنانی نقل شده است که آنها را از پیامبر اسلام (ص) روایت کردهاند و در کتب اهل سنت کلمات ایشان به وفور یافت میشود. درباره امام حسین (ع) چون واقعه عاشورا و سخنان و خطبههای ایشان را در مسیر مکه تا مدینه و بعد از آن در کوفه داریم، کمتر مطالب تعلیمی نسبت به آنچه بیان کردهاند، نقل شده است. شهادت ایشان و واقعه عاشورا آنقدر عظیم بود که هر کسی میخواست از امام حسین (ع) سخن بگوید، درباره این مقطع زندگی ایشان سخن میگفت و کمتر از دیگر سخنان ایشان نقل میکرد.
وی ادامه داد: «عثمان بن عفان» خلیفه سوم درباره دو نواده رسول خدا (ص) میگفت «این دو جامع علم و خیر و حکمت هستند».«ابوالاسود دوئلی» که کاتب بود و در بصره میزیست درباره امام حسن میگفت: «او پاک مردی از نژاد اصیل و شریف است» یا «حسن بصری» در نامه به ایشان مینویسد: «تو و خاندان هاشمی کشتی نجات هستید».
«ابن صباغ مالکی» نیز در کتاب «فصول المهمه» مینویسد: هرجا امام حسن (ع) مینشست، گرههای علمی مردم را میگشود و «طاها حسین» نیز درباره ایشان مینویسد: «حسن بن علی (ع) در دوره حیات پدر و پس از آن، سخنرانیهای فراوان داشته است که با خواندن آنها احساس خستگی نمیکنید و چگونه چنین نباشد در حالیکه او فرزند علی (ع) است و مگر میشود از معدن طلا غیر از طلا استخراج کرد. درباره امام حسین (ع) نیز مطالب زیادی نقل شده است که مباحث علمی در حضور ایشان مطرح میشد و ابنعباس که خود مفسر قرآن بود، سؤالکنندگان را به امام حسین (ع) ارجاع میدهد و ایشان به سؤالات مردم پاسخ میگویند.
سیره اخلاقی حسنین (ع)
محمد زاده با بیان اینکه اگر بخواهیم از توکل، زهد، صبر، شجاعت، مروت، سخاوت و گذشت سخن بگوییم، اوج این خصوصیات اخلاقی در این خاندان وجود دارد، گفت: این خاندان تندیس اخلاق و تقوای کامل هستند. خطاکاران را به سادگی میبخشیدند. با فقرا نشست و برخاست داشتند و دعوت آنها را میپذیرفتند.
این پژوهشگر تاریخ اهلبیت (ع) افزود: درباره زهد و پارسایی حسنین از امام سجاد (ع) نقل شده است که عمویم و پدرم از زاهدترین افراد بودند. به دنیا به چشم ابزار مینگریستند و دنیا برای آنها اصل نبود. منظور از زهد و پارسایی، عدم وابستگی است. حسنین (ع) در وضعیت مالی خوبی قرار داشتند، به جز آنکه خود کار میکردند، موقوفات پدر در اختیارشان بود و برای همین میبینیم بخششهای بسیار زیادی داشتند. حتی گفته شده است دو بار تمام اموال خود را نصف کردند و نیمی از آن را بخشیدند.
این استاد دانشگاه افزود: حسنین (ع) در عین زهد آراسته بودند و از عطر استفاده میکردند. کمال ادب را در مقابل حضرت حق داشتند، به نحوی که در هنگام وضو رنگشان دگرگون شد و در نماز، بدن آنها به لرزه در میآمد. این حالت درباره رسول خدا (ص)، حضرت زهرا (س) و امیرالمؤمنین (ع) نیز گزارش شده است.
وی ادامه داد: گفته شده است حسنین (ع) در تشییع جنازه افراد مسلمان و حتی غیر مسلمان نیز شرکت میکردند. مردم میدیدند که آنها در تشییع جنازه یهودیان حاضر میشدند و در تاریخ گفته شده است برخی افراد مسیحی یا یهودی با دیدن این رفتار، به دین اسلام درآمدند. از همه راستگوتر بودند. زبان بسیار فصیح و بیان رسایی داشتند.
صبر و بردباری حسنین (ع)
محمد زاده خاطرنشان کرد: امام حسن (ع)، هم امامت و هم خلافت را به عهده داشتند و شرایط دوره ایشان باعث شد برای ایجاد همبستگی بین مسلمانان، صلح با معاویه را انجام دهند. مسئله صبر امام حسن (ع) بسیار مهم است. ایشان فقط از دشمنان طعنه نمیشنیدند، بلکه از دوستان نیز خیانت، تهمت و دشنام شنیدند اما در کمال صبر با همه اینها مواجه شدند و هرکس بعدها درباره امام حسن (ع) سخنی گفت بر صبرشان تکیه کرد. میگویند مروان بن حکم که دشمن این خاندان بود و آنها را بسیار آزار داد، در تشییع پیکر امام، حضور پیدا کرد و در پاسخ امام حسین (ع) که درباره دلیل گریهاش پرسیده بود، به کوههای اطراف مدینه اشاره کرد و گفت جنازه کسی را حمل میکنم که صبر و بردباریش از این کوهها بیشتر بود. صبر امام حسن (ع) به معنی سکوت نبود، ایشان احتجاجات بسیار زیادی با معاویه، عمر و عاص و مغیره بن شعبه دارد، اما این احتجاجات در کمال ادب، علم و صبوری است.
این استاد دانشگاه به صبر امام حسین (ع) نیز اشاره کرد و گفت: درباره صبر امام حسین (ع) اگر به آن ده سالی که در دوران معاویه بودند و اتفاقاتی که پیش از این بر ایشان گذشت، کاری نداشته باشیم، روز عاشورا برای دیدن صبرشان کافی است. ایشان در هنگام فرستادن فرزندان و یارانشان به میدان نبرد میفرمودند: «صَبرا بَنی الکِرامِ» نه تنها خودشان صبر دارند بلکه به دیگران هم میآموزند صبر داشته باشند.
شجاعت حسنین (ع)
نویسنده کتابهای عاشورایی با بیان اینکه بنا بر نقل تاریخ، شجاعت از مهمترین ویژگیهای این دو امام است، گفت: شجاعت امام حسن (ع) را در سه جنگ جمل و صفین و نهروان میبینید که هم فرماندهی سپاه را به عهده داشتند و هم خود را به قلب سپاه دشمن میرساندند به نحوی که امام علی (ع) فرمودند او را برگردانید. شجاعت امام حسن (ع) را فقط در میدان جنگ نبینید، شجاعت این است که ایشان به دلیل مصلحت اسلام، حکومت را به دیگری بسپارند. درباره امام حسین (ع) نیز شجاعت در اوج است. حُمید بن مسلم نقل میکند من مردی مانند حسین (ع) را ندیدم که همه یاران خاندانش جلوی چشم او کشته شوند و این چنین مانند شیری که به گلهای از روبهان حمله میکند، باعث هراس دشمنانش شود، به نحوی که همه از مقابل شمشیر او فرار میکردند. اینها شجاعت را از پدرشان و پدرشان از رسول خدا (ص) آموخته بود.
سخاوت حسنین (ع)
به گفته محمد زاده رفتار امام حسن و امام حسین (ع) در سخاوت ضربالمثل بود. در قرآن آمده است این خاندان از آنچه خود داشتند و به آن نیاز داشتند میبخشیدند. نقل است در هنگام طواف اگر سائلی نزد آنها میآمد، نیاز او را برآورده میکردند و دوباره بر میگشتند طواف خود را انجام میدادند. گفته شده است «اسامه پسر زید بن حارثه» که در خط خلفا بود و با امام علی (ع) بیعت نکرد، در اواخر عمرش دچار تنگدستی شد. پیش از مرگ به امام حسین (ع) گفت من قرض دارم، امام حسین (ع) به او فرمودند: آرام باش قرض تو ادا شد و امام پیش از آنکه اسامه از دنیا برود، قرض او را ادا کردند. آنها نسبت به کسانی که به ایشان محبت نداشتند نیز چنین میکردند.
این استاد دانشگاه گفت: حسنین (ع) نرمخو بودند و در کمال ادب و تواضع با مردم سخن میگفتند. نقل شده است امام حسن (ع) در جایی نشسته بودند و میخواستند آنجا را ترک کنند، در همین هنگام فردی وارد شد، امام کمی در آنجا ماندند و خطاب به فرد تازه وارد گفتند: «برادر قبل از آنکه وارد شوی، قصد برخاستن داشتم اجازه میدهید.» این دو امام با روی باز با مردم مواجه میشدند و گفته شده است وقتی در کوچهها راه میرفتند اگر مردم متوجه میشدند امام پشت سر آنهاست، کنار میرفتند. آنها چنین جایگاهی در بین مردم داشتند.
ارتباط عاطفی با کودک و جوان
این پژوهشگر تاریخ اهلبیت (ع) در بخش پایانی سخنان خود به روابط عامی حسنین (ع) با کودکان و حتی جوانان اشاره کرد و اظهار داشت: امام حسن و امام حسین (ع) با کودکان و نوجوانان و جوانان ارتباط عاطفی برقرار میکردند. ارتباط عاطفی این دو امام را با فرزندان یاران و فرزندانشان ببینید که چطور در کمال مهربانی است و این منحصر به یارانشان نبود و با تمام کودکان رفتاری توام با محبت داشتند؛ در تاریخ نقل شده است کودکان درد دلهای خود را به امام حسن یا امام حسین (ع) میگفتند و راز دل خود را به آنها بیان میکردند و حسنین (ع) نیز مشکلات آنها را برطرف میکردند.