کرب و بلا: در سالهای اخیر با وجود مواضع صریح برخی از مراجع و علما در خصوص دههسازیهای بدون پشتوانه همانند «محسنیه» باز هم شاهد برپایی برخی مجالس و محافل به این مناسبتها هستیم آن هم در روزهای ابتدایی ماه ربیعالاول که اکثر ایرانیان و شیعیان بعد از دو ماه عزاداری و روضهخوانی در ماه محرم و صفر به استقبال اعیاد این ماه میروند و شادی میکنند.
«حجتالاسلام محمدرضا یوسفی»، عضو هیئت علمی دانشگاه مفید در گفتگویی به تبیین فلسفه برگزاری چنین مراسمی پرداخت. وی زنده نگهداشتن یاد اهل بیت(ع) و ذکر تعالیم آن بزرگواران را کار بسیار پسندیده و مورد احترام دانست که اصل این موضوع در سنت شیعیان وجود دارد، اما بحث بر سر برخی مسائل است که ریشه تاریخی ندارند؛ از جمله دهه محسنیه که برای نخستین بار در دهه 90 توسط برخی از مداحان در تهران و قم مطرح شد و از آن به بعد ترویج شده است.
به گفته حجتالاسلام یوسفی، با وجود دو دهه مراسم عزاداری و سوگواری در ایام ماه محرم و صفر و همچین ایام شهادت سایر ائمه (ع) و برخی مناسبات ملی، تقریبا تعداد زیادی روزهای عزا خواهیم داشت که در بین کشورهای دنیا بی سابقه است و با چنین وضعی، ایجاد دهههای جدید مانند محسنیه آثار زیانباری در پی خواهد داشت؛ نخست اینکه نوعی افراطیگری محسوب میشود و این افراط در برخی اقشار جامعه دلزدگی از دین ایجاد خواهد کرد. امام صادق (ع) به شیعیان خود هشدار داده و نصیحت میکند که کاری کنید مردم جذب دین شوند، سختگیری در مسائل دینی سیاست بنیامیه بود ولی روش ما اهلبیت نرمی، مدارا، حسن معاشرت و به دست آوردن دلهاست.
لطمه به سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی که این استاد دانشگاه درباب پیامدهای زیانبار چنین مناسکی به آن اشاره کرد و افزود: ما در شرایطی زندگی میکنیم که سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی بسیار پایین است، لذا وقتی قشر مداحان به ترویج چنین اموری بپردازند، به جای ایجاد وحدت و انسجام بیشتر اجتماعی، موجب گسست اجتماعی و وهن دین خواهد شد و حتی ممکن است برخی به تمسخر با این موضوع برخورد کنند که شما برای بچهای که به دنیا نیامده یک دهه عزاداری میکنید در حالی که بخش زیادی از مردم, مشکلات اقتصادی شدیدی دارند و انرژی جامعه باید صرف رسیدگی به این امور شود.
سومین نکته کمارزش شدن عزاداری در جامعه است. در اقتصاد گفته میشود اگر عرضه چیزی زیاد شود، قیمت و ارزش آن کاهش خواهد یافت. لذا اگر شروع به دههسازی کنیم و از محسنیه شروع و بعد برای هر یک از ائمه معصومین(ع) مثلا دهه صادقیه و باقریه و ... درست کنیم در این صورت زیادشدن چنین مجالسی باعث عادی شدن و بی میلی مردم به مراسم عزاداری و بزرگداشت اهل بیت (ع) خواهد شد و به مرور اصل عزاداری کم اهمیت خواهد شد. الان محرم و صفر در نزد مردم جایگاه ویژه و بالایی دارد و نباید به این حرمت لطمه بزنیم.
حجتالاسلام یوسفی در پاسخ به این سوال که ایا چنین مراسمی موجب تشدید اختلاف مذهبی نخواهد شد، اظهار داشت: در زمان آل بویه، در مراسم عزاداری امام حسین (ع) مغازهها تعطیل و مردم به خیابان آمدند و عزاداری کردند و کسی هم مخالفتی نکرد و مشکلی هم ایجاد نشد، ولی عدهای از شیعیان به تبع از این مسئله، روز عید غدیر را هم جشن گرفتند و آن را علنی کردند و به محض این اتفاق، گروهی از اهل تسنن هم برای عایشه چنین راهپیمایی راه انداختند که نوعی تقابل بود؛ علمای شیعه وقتی دیدند این مسئله سبب تشدید اختلاف مذهبی شده، آن را کنار گذاشتند. اکنون میبینیم عاشورا همچنان ماندگار است و مراسم باشکوه انجام میشود، چون فلسفه و پشتوانه قوی اجتماعی و سیاسی دارد و حتی خود اهل تسنن هم در این روز مراسم برگزار میکنند.
در چنین وضعی اگر ما دهههایی درست کنیم که منشا روایی و تاریخی ندارد و برخی مراجع هم موضع جدی علیه آن دارند و باعث دامن زدن به اختلافات است، طبیعی است واکنشهای منفی به همراه داشته باشد. ممکن است در ایران که ما از امنیت خوبی برخورداریم این اختلافات خود را نشان ندهد ولی در پاکستان و افغانستان و کشورهای اسلامی دیگر خودش را نشان خواهد داد. ما نباید فقط شیعیان کشور خود را ببینیم و بدانیم شیعیان پاکستان و افغانستان هم شیعه هستند و باید مراقب آنان هم باشیم. این آسیبهای جدی در این مسئله وجود دارد که اتفاقا برخی مراجع هم آن را ذکر کردهاند.
به گفته استاد دانشگاه مفید، زمانی که برای دهه محسنیه انتخاب شده بر این اساس است که بعد از 28 صفر و رحلت پیامبر(ص)، آن حادثه رخ داده است در حالی که چنین مسئلهای ثابت شده نیست؛ «آیتالله یوسفی غروی» نیز در موسوعه التاریخ الاسلامی چنین نظر داده که این اتفاق حدود سه ماه و نیم بعد از رحلت پیامبر(ص) رخ داده است و بنابراین از لحاظ زمانی هم اشتباه تاریخی وجود دارد.
حجتالاسلام یوسفی در تبیین سابقه برگزاری سنت عزاداری و سوگواری در سیره اهل بیت (ع) اظهار داشت: با توجه به محدودیتهای زمان ائمه (ع)، عزاداری در خصوص امام حسین (ع) در حد مقدورات آن زمان وجود داشته و معمولا شعرا شعرهای حماسی در رثای حضرت میگفتند. در روایات نیز بر عزاداری و اشک ریختن بر مصیبتهای امام حسین (ع) تاکید شده است، در روایات هم داریم که امام رضا (ع) فرمودند محرم ماه عزای ماست یا روایتی از امام باقر(ع) که امر کردند ده سال بعد از رحلت من، در منا عزاداری کنید ولی در تاریخ نه برای پیامبر (ص) و نه سایر ائمه (ع) برپایی مراسم عزا وجود ندارد. جالب است بدانید در تاریخ وفات حضرت زهرا (س) و برخی ائمه اختلاف نظر وجود دارد، در حالی که اگر عزاداری برای همه اهلبیت مرسوم بود، دیگر اختلافی باقی نمیماند. در این صورت برپایی دهه محسنیه ریشهای نداشته و آثار تخریبی دارد.
این استاد دانشگاه در بخش دیگری از سخنان خود به تشریح فلسفه عزاداری و سازگاری آن با دهههای سوگاری پرداخت و اظهار داشت: عزاداری دهه محرم علاوه بر ابعاد عاطفی و اجتماعی و سیاسی، فلسفه آموزشی هم دارد؛ از قرن بیستم به بعد منابر وضع متفاوتی گرفته است ولی قبل از آن چون سواد عمومی مردم پایین و دسترسی آنان به کتاب و به طور کلی آموزش کم بود، منبرها و مجالس عزا، یک دوره آموزشی بود؛ منبریها مقید بودند در ابتدای مجلس، چند مسئله شرعی بگویند و بعد مباحث اخلاقی طرح میکردند، سپس قدری تاریخ صدر اسلام گفته میشد و در آخر روضه میخواندند که ارتباط عاطفی هم با اهل بیت(ع) برقرار شود، لذا وقتی امام خمینی(ره) میگوید ما هر چه داریم از محرم و صفر داریم، به همین دلیل است که روضه و مجالس عزا کلاس آموزش برای عموم مردم بوده و با تقویت جنبه عاطفی و معرفتافزایی در قالب سخنرانی، شاهد کارکردهای اجتماعی و سیاسی آن هم بودیم.
در دوره جدید که کتب دینی و معارف از دبستان تا سطوح بالاتر و در دانشگاه وجود دارد و رادیو و تلویزیون و فضای مجازی در دسترس همگان است، این مجالس فلسفه آموزشی خود را به مانند سابق از دست دادهاند، لذا نوع مدیریت و محتوای مجالس تغییر کرده و بعد عاطفی آن برجسته میشود. به نظر بنده این دههسازیها نه تنها ترویج دینداری نیست،
آنچه مهم است و به ویژه امروز باید روی آن دست بگذاریم و تاکید کنیم؛ چگونگی پیادهسازی تعالیم اهلبیت (ع) است؛ در روایتی از پیامبر(ص) و نیز امام صادق (ع) نقل شده است که فرمودهاند اگر میخواهید ایمان افراد را بسنجید، به کثرت نماز خواندن و طول رکوع و سجود آنها نگاه نکنید و بعد فرمودند؛ صدق الحدیث و اداءالامانه، دو شاخصه مهم برای سنجش دینداری افراد است؛ راستگویی نشانگر عمق ایمان فردی است؛ در برخی موارد ما با دوگانگیهایی بین منافع مادی و حفظ دینداری مواجه میشویم؛ اینجاست که ایمان در سنجه ارزشگزاری قرار میگیرد.
مسئله دیگر هم امانتداری و هم وفای به عهد است؛ اینکه کسی وعده بدهد و مردم او را انتخاب کنند و او نماینده و رئیس جمهور و ... شود، ولی وقتی بر اریکه قدرت نشست تعهداتش را فراموش کند، خلاف دینداری است. الان مناسکی مانند پیادهروی اربعین و مجالس دیگر زیاد داریم ولی وفای به عهد، امانتداری و صداقت در جامعه کم است.
امروز باید به دنبال آن باشیم که تعالیم اهلبیت (ع) در جامعه عملیاتی و پیاده شود و برای سنجش آن شاخصههای کمّی هم داشته باشیم، در این صورت است که مشخص میشود مناسک و عزاداری و آموزش و تربیت دینی ما مؤثر بوده است وگرنه جای خوشبینی وجود ندارد.