کرب و بلا: شاید دهها سال پیش وقتی «حاج محمد مرزوق عربحائری» معروف به حاج مرزوق، کربلا را به مقصد ایران ترک کرد، کسی فکرش را هم نمیکرد که این مهمان عراقی سنتی را در ایران پایهگذاری کند که بخشی از تاریخ مرثیهخوانی این مرز و بوم را به خود اختصاص دهد. سنتی که حال و هوای دیگری به آیین عزاداری در ایران و به خصوص تهران قدیم داد. چهارپایه خوانیهای حاج مرزوق شروعی بود برای مرثیهخوانی ساده و بیآلایش. و این سنت بعدها با نام بزرگانی مثل شاه حسین بهاری و حاج حسین خلج ادامه یافت و شد بخشی از مناسک عزاداری محرم در ایران.
نام حاج حسین خلج، برای هیئتیهای تهران به خصوص بازاریهای راسته خیابان مولوی، نامی آشنا و تکرار نشدنی است. حاج حسین، بزرگ شده پاچنار تهران بود. مادرش «مرحمت علیاکبر» نام داشت اما از آنجایی که قسمتی از منزل مسکونیاش را حسینیه کرده بود و میزبان روضههای خانگی شده بود، اهل محله او را «مؤمنه خانم» خطاب میکردند. معلم قرآن معروف تهران و مادری که حاج حسین بارها گفته بود؛ هرچه دارد از تربیت اوست. مادری که آرزو داشت فرزندش تا آخرین لحظه عمر، از امام حسین (ع) دم بزند و حتی اگر سراغ کسب و پیشه دیگری هم رفت، روضهخوانی برای امام حسین (ع) را هیچوقت ترک نکند.
شغلش خیاطی بود و زندگانیاش را از وصله گیری و دوخت و دوز لباس مشتریان میگذرانید، اما رونق زندگی حاج حسین از توفیقی بود که نصیبش شده بود و آن هم روضهخوانی پای پرچم سیدالشهدا (ع). کسبه محل به نشستن پای روضه حاج حسین، عادت کرده بودند روضههایی که از «حسن فرشتهنژاد»، «جواد مهرآوری»، «مرشد قاسم» و .... آموخته بود.
مهمان روضه سیدالشهدا محترم است، حتی شرور محله
فرزند حاج حسین نقل میکند در یکی از مجالسی که حاج حسین روضهخوانش بود، فردی که نامش در شرارت شهره محله بود، وارد مجلس شد. همین که هیئتیها خواستند، او را از مجلس بیرون کنند، حاج حسین عتاب میکند که او مهمان روضه سیدالشهدا (ع) است و هرکسی زیر این پرچم بیاید، عزیز و محترم است. همین برخورد حاج حسین شرورترین فرد محله را تبدیل کرد به یک هیئتی و پامنبری مجلس اباعبدالله الحسین (ع).
روضهخوانی که در آرزوی کربلا ماند
هر روز صبح قبل از رفتن به مغازه و شروع کار، به حسینیه «صاحبالزمانیها» که روبروی محل کارش بود، میرفت و روضه میخواند. هیچ وقت مداحی را به عنوان شغلی برای کسب روزی خانوادهام به حساب نیاورد. دوستان حاج حسین نقل میکنند دعوت هیچکسی را برای روضهخواندن رد نمیکرد، مادیات برایش اهمیتی نداشت، میگفت: امام حسین (ع) که فروشی نیست ما بدهکار امام حسین (ع) هستیم.
پیرمرد روضهخوان سالها روز عاشورا روی چهارپایه رفت و روضه خواند و به یاد ششگوشهای که هیچوقت ندید، حسرت کشید و اشک ریخت.
حسین خلج، پیر غلام 82 ساله اهلبیت (ع)، قدیمیترین روضهخوان و چهارپایه خوان بازار تهران دوم تیرماه سال 98 از دنیا رفت و جماعتی را در اندوه روضههای ساده و باصفایش گذاشت.